مساله روز
-
نابلدی تاکی؟
به نام خدا بهرحال افزایش بهای بنزین تثبیت شد و ظاهرا مخالفتهای مردمی پایان گرفت . سوالی که باید بدان پاسخ داد این استکه تا کی باید بابت هر تغییری کشوررا را به مرز تابودی بکشانیم ؟ بنده از پشت پرده آگاهی ندارم وآنچه را در آشکار می بینم مطرح می کنم .نتیجه اقدام تغییر دربهای بنزین که به تصویب روسای سه قوه ورهبری رسیده است طبق اخبار منتشره در رسانه های داخلی بیش از 100 نفر کشته یا شهید شده اند میلیاردها خسارت به اموال عمومی دولتی وخصوصی وارد شده است .یک هفته کشور درحال تعطیلی بوده واینترنت کاملا قطع گردید واز این طریق میلیاردها درآمد شغلی مردم نابود شد و.. سوال اینستکه پس از 4 دهه از انقلاب تا کی مدیریت کلی نطام نابلدی خودرا به مردم وکشورخود تحمیل میکند؟ هربار هر رویداد خسارت باررا تحت عنوانی به دشمن خارجی منتسب نماییم آیا دشمن اصلی نابلدی نیست؟ که دردرون مدیریت کشور می باشد؟ تا کی باید مردم ما وکشورمان شاهد خسارات جانی ومالی و حیثیتی باشند ؟ شاید پشت پرده مطلبی باشد که بنده آگاهی ندارم ومثلا این اقدام کاملا آگاهانه روی داده تا به نتایج مورد نظر برسد بنده نمیدانم وداوری هم نمی کنم شاید روزی اگر پشت پرده چیزی باشد هویدا گردد....... -
مجلس درراس امور است یعنی چه؟
به نام خدا در هرجامعه یک زیر بنا وجوددارد ویک روبنا آنچه زیر بنا تلقی می شود روح موجود درقوانین جامعه است که حاکم بر رفتار وکردار مردمان است وآنچه روبناست کسانی هستند که در قوای اجرائی وقضائی در اجرای قوانین در خدمت مردمانند. زیر بنا حاکم برمردم است واین زیر بنا در قوه مقننه هر کشور مورد مطالعه وتبیین قرار می گیرد در نتیجه قوه مقننه یا همان مجلس شورا ی اسلامی در راس امور قرار می گیرد ودو قوه دیگر مجری مصوبات قوه قانونگزاری اند. پس مجلس درراس امور است نه هیچ ارگان دیگری و بقیه در اجرای قوانین خدمتگزاران مردمانند. نتیجه:خدارا درمجلس ببینید وملت را در قوای سه گانه...... -
قومیتها وفرهنگها عامل شناخت
به نام خدا خداوند می فرماید :ما شمارا از یک نر وماده آفریدیم وبه گوناگونی ها(شعوب وقبائل) قرار دادیم تا یکدیگررا بشناسید . وجود قبائل قومیتها وفرهنگ های گوناگون امری ریشه ای وطبیعی است ونمی توان آنهارا از میان برد واگر چنین شود خود فاجعه است مانند ازمیان رفتن درختان ویا هوای پاک ولذا وجود آنها عامل شناخت ماست ابزار اصلی یک قبیله وقومیت زبان است و حتما باید زبان قومیتها زنده نگاه داشته شود تا فرهنگی بماند وشناخت ما بیشتر شود. زبان طبیعی همین زبان است وزبان دین زبان وارداتی بر درون انسان است ولذا زبان طبیعی برآن رجحان دارد ومی بینیم که قومیتهای گوناگون زبان واحدی را برای درون خود برمی گزینند .زبان قومیتها انتخابی نیست اما زبان دین گزینشی است . بنظر بنده درزمان امام عصر ع نیز همه زبانها وجودخواهند داشت در کنار زبان دین ودر بهشت الهی نیز همه زبانها خواهد بود وهمه باشندگان در بهشت البته به همه زبانها آشنا میگردند اما آنچه بشر بدان عادت نموده است زبان مادری است وعشق با این زبان بیان میگردد....... -
شخص وشخصیت وگفتگوی انسانی
به نام خدا آدمی دارای دو پیکر است یکی مادی ودیگری معنوی وروحانی پیکر اول همین قالب است همسان جانوران وبا همان نیازها وپیکر دوم همان دریافتها ودانشهای اوست. اولی را شخص تعبیر می کنند ودومی را شخصیت اگر ما موظف هستیم که بیکدیگر احترام بگذاریم دلیلش آشکار است چه اگر ما به جانوران حق آزار نداریم شخص آدمی هم حق دارد مورد آزار واهانت قرار نگیرد واگر ما به دانش وبینش احترام می گذاریم برای این است که دست آورد بشریت است وشخصیت هرکس بخشی از دست آورد اوست. اما همه دریافتهای آدمی درست نیست چون انسان معصوم نیست وتنها راه کشف این کاستی ها مباحثه ومکالمه افراد است تا هرکس به کاستی خود پی برد . اگر در مباحثه حرمت شکسته شود واهانت باب شود نتیجه جز خسارت چیزی نیست یا سر یکی شکسته میشود ویا سرهردو پس برای کشف کاستی ها راهی جز ارتباط نیست وارتباط سالم درسایه احترام به شخص وشخصیت افراد است بکوشیم همدیگررا یاری کنیم تا کاستی ها کاهش وبردانشها بیافزائیم. مهمترین شکاف میان انسان ها باور به خدا ویا عدم آن است چرا باید حرمت یکدیگررا بشکنیم میتوانیم درسایه احترام مهمترین شکاف را بررسی کنیم چه برسد به اختلافات کوچکتر وتنهاراه احترام به شخص وشخصیت است ....... -
گام چهارم تغییر در رهبری نظام
به نام خدا برخی از ناآگاهان براین تصورند که رهبری مانند شاه سمتی دائمی وموروثی است درحالیکه سخت در اشتباهند . بله شاه وسلطنت آن گونه است اما قانون اساسی جمهوری اسلامی در مورد رهبری چنین امری را مطرح نکرده است بلکه برعکس رهبر منصوب خبرگان رهبری است وخبرگان منتخب ملت ایران است پس رهبر منتخبی با واسطه ملت است و برای سمت او زمانی متصور نیست چه طبق برنامه خبرگان هرساله وضعیت رهبررا بررسی وتصمیم جدیدی میگیرند و تا کنون چنین بوده است .این امر بدین معنی است که رهبر بطور قانونی در اجلاس هرساله میتواند تغییر کند واین یکی از دست آوردهای مهم انقلاب اسلامی ملت ایران در سال 57 بوده است. منتها نقدی که مطرح است اینستکه چرا رهبری فعلی پس از سه دهه تغییر نکرده است؟ پاسخ اینستکه وقتی نمایندگان مردم درخبرگان موافق بقا هستند چه میتوان کرد ؟ امری قانونی است . اشکال اصلی در انتخابات مردم است و این امر بهمان نظارت کذائی برمیگردد که در گام اول مطرح شد . اگر این نظارت که حاصل یک تفسیر مضیق است برچیده شود آنگاه ملت ایران خبرگان مورد علاقه خودرا آزادانه برگزیده وآنان نیز در مسوولیت خود خواسته ملت را پی می گیرند. و این همان گام چهارم است...... -
گام سوم اصلاحات درکشور(3)
به نام خدا پس از اینکه در گام اول نظارت شورای نگهبان بر انتخابات برچیده شد ودر گام دوم مجلسی آزاد از نمایندگان دلخواه مردم تشکیل شد آنگاه مجلس درراس امور است ومیتواند هر اقدامی بنماید . پیش از آنکه دوره این ریاست جمهوری خاتمه یافته وانتخابات دوره بعدی آغاز گردد مجلس در اولین برنامه کاری خود طرح اصلاح قانون اساسی کشوررا بررسی وآماده برای همه پرسی طبق قانون اساسی موجود اقدام می کند که پس از تصویب از سوی ملت انتخابات ریاست جمهوری برگزار می گردد . با برگزاری یک انتخابات آزاد برای ریاست جمهوری زمینه تشکیل دولتی مستقل بوجود آمده ودو قوه برآمده از ملت در کنار هم مسیر اصلاحات قانونی را طی می کنند . با تحقق این موارد کشور با زیر بنای دینی در قوانین و قوای مستقل اجرائی وتقنینی بسوی ایرانی آباد وآزاد گام برخواهد داشت. تمامی خواسته های مردمی در اصلاح قانون اساسی گنجانده خواهد شد ....... -
گام دوم اصلاحات در کشور(2)
به نام خدا یکی از مشکلات عمده وخطرناک برای دین خدا حضور روحانیت وآخوند در امور اجرائی وتقنینی است چه اگر یک غیرروحانی مرتکب خطا شود امری معمول وبحساب دین نمی گذارند در حالیکه در مورد روحانی چنین نیست ومردم را به دین بدبین می کند .لذا نباید اجازه دهند از روحانیون وآخوند ها کاندیدی برای نمایندگی در مجلس ویا ریاست جمهوری ثبت نام کند . البته این بدان معنا نیست که حق آزادی افراد سلب شود .روحانیون علاقمند به شرکت در کارهای اجرائی وقوای دیگر میتوانند لباس خودرا در حوزه تحویل داده وبدون لباس شرکت کنند . هم اکنون مواردی مانند آقای دکتر صادقی در مجلس حضور دارند که بخوبی هم ایفاء وظیفه می کنند. از طرف دیگر یک روحانی خود دارای شغلی مهم است و درست نیست شغل دیگری را اشغال کند او صاحب درآمد در همان شغل خود هست ونباید دوباره بربودجه کشور تحمیل گردد. ولذا درگام دوم اصلاحات روحانیت نباید در دو قوه اجرائی وتقنینی حضور داشته باشد مگر بدون لباس...... -
اولین گام اصلاحات در کشور
به نام خدا برای اصلاح جامعه قدم هائی باید برداشته شود که برخی ازآنها زماندار و هزینه بر است اما برای گام اول پیشنهاد این است که تفسیر شورای نگهبان درباره نظارت خود برانتخابات تغییر کند . چون طبق قانون اساسی تفسیر قانون با شوراست وآن شورا در یکی از جلسات خود نظارت خودرا برانتخابات استصوابی تشخیص داد وتا کنون چنین عمل شده است . برای اینکه انتخاباتی آزاد و بدور از حیطه قدرت انجام شود این تفسیر باید تغییر کند ونظارت آن شورا استطلاعی شود . این اقدام فوری وبدون هزینه برای کشور است وبلکه موجب میشود تشکیلات عریض وطویل آن شورا هم جمع ودر مسیر اقتصاد مقاومتی انتخابات بدون هزینه انجام شود. بفرض که برخی از اعضا مایل به تغییر تفسیر نباشند میتوان با جایگزینی نیروهای جوانتر این مشکل را حل نمود. اگر حاکمیت بدنبال حضور مردم در انتخابات است گام اول همین است که عرض شد...... -
علت اصلی ایستائی تحجر درقوانین کشور
به نام خدا اخیرا مواردی از نظرات گوناگون در باره حقوق زنان و حضور آنان در عرصه های مختلف جامعه ویا امور دیگر فرهنگی مطرح گردید که مساله ساز شد والبته در گذشته هم مطرح بود. با اینکه قانون فصل الخطاب است ونه نظرات برخی بزرگان اما چرا اینگونه نظرات متحجرانه قادرند قوانین را دور زده ویا اینکه مانع از ایجاد قانون شوند ؟ علت در عدم وجود نمایندگانی مستقل از سوی مردم ایران در مجلس است . اگر مجلسی مردمی وقوی میداشتیم دربرابر اینگونه نظرات با تصویب قانون مورد نیاز مشکل را حل میکردیم اما چنین نیست و مجلس فاقد نمایندگان واقعی است وعامل اصلی این امر وجود نظارتی است که شورای نگهبان بر انتخابات میکند و محصول آن همین نمایندگان است که می بینیم . بنابراین نباید توقع داشت که در جامعه یک نظر بزرگی نتواند مانع از اجرای قانون شود ویا از ایجاد قانونی پیشرفته جلوگیری نماید . تا زمانیکه این مشکل حل نشود تحجر همچنان پابرجاست وتکان نمیخورد. ...... -
علت اصلی عقب ماندگی جامعه سیاسی ایران
به نام خدا وجود اختلاف وگروه های مختلف درجامعه موجب رشد وشکوفائی می شود . هرچه این برخوردها بیشتر آگاهی ها فزونتر وبرعکس عقب ماندگی را بدنبال دارد. در جامعه ایران آنجا که باید بخواسته های مردم توجه شود مجلس شورای اسلامی است وچنانچه نمایندگان مجلس جسارت لازم برای طرح وپیگیری امور را نداشته باشند جامعه درجا میزند . نمایندگان زمانی میتوانند شجاع باشند که نماینده واقعی مردم باشند نه تابع قدرت وهنگامی انتخابات واقعی است که شورای نگهبان دست از نظارتهای محدود کننده بردارد. نتیجه انتخابات مهندسی شده نه تنها مجلس را ازکارائی باز میدارد بلکه موجب می شود شورای نگهبان بویژه فقهای آن از مسائل روز که باید درمجلس مطرح شود دور مانده وخود گرفتار تحجر گردد . زیان یک قوه مقننه هم موجب عقب ماندگی شورای نگهبان میگردد وهم سایر قوارا بی ضابطه می کند ودرنتیجه کشور رو به قهقرا میرود . تنها راه پیشرفت یک ملت وجود نمایندگانی مستقل وشجاع است وهمین امر روحانیت جامعه را رشد داده واز تحجر دور میشود . تحرک در یک نظام پویاست وپویائی محصول حضور مردم درصحنه است.......