مساله روز
-
جمهوری اسلامی آری؟!
به نام خدا دوستان بسیاری ازبنده پرسیده اند که موافق چه سیستم حکومتی هستم ؟ درپاسخ گفته ام : جمهوری اسلامی وبرخی یدین لحاظ مرا طرفدار این نظام میدانند در حالیکه جمهوری اسلام اقسام وانواعی دارد که یکی ازآنها وضعیت موجوددرایران است. برای اینکه دوستان دقیقا با نظر بنده آشنا شوندواین نوشته به یادگار بماند بطور کوتاه آنرا توضیح می دهم. فرض کنید یک حکومت کاملا دموکراتیک ومردمسالار در دنیا هست که بهترین است ومردمی ترین این حکومت مورد نظر بنده است تنها با یک قید که مراجع دینی درکشور که در حوزه ها هستند 6 نفر فقیه مورد نظرشان رابه مجلس نمایندگان مردم معرفی می کنند تا درآنجا مصوبات را با مقررات اسلام تطبیق دهند اگر مصوبه منطبق بود که هیچ واگر نبود ونمایندگان اصرار بدان کردند با دوسوم رای نمایندگان بنابرمصلحت تصویب میشود بدینگونه جمهوریت کامل برقرار است وقوانین نیز منطبق با اسلام خواهد بود در این سیستم دیگر هیچ شخص روحانی در قوای کشور نخواهد بود و میان مراجع دینی وحکومت اتحاد برقرار میگرددوهرگز دشمنان بیرونی ودرونی نمیتوانند میان روحانیت وسیاستمداران اختلاف ایجاد کنند . مقررات هم رنگ دینی دارد وهمه متدینان بدان خشنودند و اقلیتها نیز به حقوق قانونی خود می رسند. این پیشنهاد بنده است که جهت آگاهی دوستان نوشتم ومنتظر نظرات شما هم هستم ممنون اگر دقت کنید در طرح بالا مجلس شورای اسلامی براساس یک انتخابات کاملا آزاد واز میان منتخبین مردم با هر ایده وعقیده تشکیل میگردد یعنی هر فردی که مردم برگزینند .آنگاه آن مجلس مصوباتش منطبق با مقررات اسلام میگردد .می بینید که چه ترکیب جذابی است .در هیچ کجای دنیا مشابه ندارد .این هما ن طرح انقلابیون درمشروطیت بود که متروک ماند...... -
همانندی سانحه دلخراش هواپیمائی باقتلهای زنجیره ای -یک درخواست
به نام خدا اینک که با بخاک سپاری فرزندان عزیزمان که درسانحه دلخراش سقوط هواپیما فضا کمی آرام گرفته جا دارد ضمن عرض تسلیت به همه بازماندگان از ریاست محترم جمهوری بعنوان مسوول اجرای قانون اساسی ورئیس شورای عالی امنیت ملی در خواست می گردد پرونده عاملان این حادثه را جدی پیگیری وآنانرا به ملت بزرگ ایران معرفی نمایند . بدیهی است مجلس دولت وقوه قضائیه بایددراین امر مهم رئیس جمهوررا حمایت کنند. این حادثه از این جهت نیز بسیار مهم است که موجب گردید طعم شیرین مردم ما در پیروزی نیروهای مسلح علیه سلطه جهانی که دربرابر ترور سردار بدست آمده بود تلخ گردد. مساله سقوط هواپیمائی همانند قتلهای زنجیره ای تلقی میگردد که دردولت خاتمی این شهامت بود تا شبکه فاسد درون اطلاعات کشوررا آشکار وبه ملت معرفی کند . دولت تدبیر وامید نیز میتواند در معرفی عوامل نفوذی در درون نیروهای داخلی که محتملا موجب چنین خسارت عظیمی گردید یادگاری از خود بجای گذارد به امید پیروزی ملت ایران درهمه جبهه های مبارزه ...... -
یوم الله ویوم الناس؟ سخن حق تلخ است (تحلیلی بدون حب وبغض درباره سقوط هواپیما)
به نام خدا همه مردم ایران وجهان درانتظار سخنان مهمی ازسوی رهبر جمهوری اسلامی درنماز جمعه درباره سقوط هواپیمائی اوکراین بودند اما رهبری به تنها مطلبی که اشاره نکرد همین امربود وهمه را مبهوت کرد چرا؟ برای درک حقیقت کمی به عقب برمی گردیم فرض کنید سقوط هواپیما پیش نیامده بود. 1-آمریکابا ترور سردار سلیمانی اشتباه بزرگی کرد کاری که بی سابقه بود وهمین امر بهترین دلیل براهمیت آن سردار بود 2-سپاه اعلام انتقام سخت نمود وبا اقدام موشکی دوپایگاه آمریکارا نابودکرد(برای اولین بار درتاریخ ضربه ای به یک ابرقدرت بود) 3-ملت ایران دریک نمایش بزرگ حمایت خودرا ازسردار نشان داد. می بینید که تا اینجاآمریکا هم در اقدام خود بازنده بود وهم پاسخ اقدام خودرا گرفت. اینک حادثه سقوط دلخراش هواپیما روی میدهد چرا؟ تا آثار منفی کار آمریکا ومثبت کار ملت وسپاه را ازیادها ببرد. آیا این اقدام اشتباهی روی داد؟ بنظر بنده خیر .چه کسی آنرا انجام داده است پاسخ بسیار دشوار است. شاید عوامل نفوذی دردرون سپاه ویا زدن هواپیما بوسیله عامل دیگری؟!!! اینجاست که رئیس جمهور وارد میدان می شود ودستور تعقیب عوامل این امررا میدهد. اینک روز جمعه درنماز رهبر جمهوری اسلامی ازچه چیز باید سخن بگوید؟ از این رویداد دلخراش یا حقیقت دیگری که دشمن خواهان زدودن آن بود؟ رهبر از ترور وپاسخ آن بوسیله ملت وسپاه یاد کرد وآنرا یوم الله نامید تا همیشه بماند اینک رئیس جمهور که رئیس شورای عالی امنیت ملی است وظیفه دارد مساله سقوط هواپیمائی را دنبال کند تا عوامل اصلی آن آشکار شوند چیزی که 5 کشور صدمه دیده نیز پشتیبان آنند روز سقوط هواپیمائی نیز یوم الناس است وتا زمان استیفای حق الناس باید زنده بماند تا دیگر هرگز تکرار نشود. رهبرجمهوری اسلامی پیگیر یوم الله وحق الله بود ورئیس جمهور باید پیگیر یوم الناس وحق الناس باشد واین همان مسوولیتی است که درقانون اساسی برعهده هریک ازآنان است ....... -
هفته مصيبت !!!
به نام خدا در هفته جارى ، كشور و مردم عزيزمان با مصائب مختلفى نظير ترور سردار سليمانى ، شهداى تشييع جنازه كرمان ، سقوط هواپيماى اكراين با مرگ تعداد زيادى از مهندسين دانشگاهاى صنعتى شريف، علم و صنعت ايران و صنعتى اصفهان ، خانواده هاى بانكى مان و همچنين واژگونى اتوبوس در سوادكوه مازندران مواجه بود . در اينجا بمناسبت هاى فوق سوگنامه زير راكه اثر جاودانه استاد حسين عليزاده ميباشد با آرزوى پايان يافتن اين مصائب انتشار داده و بهمراه همه ایرانیان عزیز در اين شب جمعه دست بسوى آسمان گشوده و دعا ميكنيم كه الهى اين همه مصيبت در همين هفته بپايان برسد . آمين يا رب العالمين (https://t.me/c/1415434025/549)...... -
دوران پسا سردار
به نام خدا رویداد ترور سردار سلیمانی وواکنش جمهوری اسلامی دربرابر آن آنقدر غیر مترقبه بود که میتوان این رویدادرا عامل مهمی برای منطقه وایران خودمان دانست وتاریخ سیاسی کشوررا به پیش وپس از این رویداد تقسیم کرد. آنچه قطعی است سردار موفق شد در منطقه پایگاه های مردمی علیه سلطه آمریکا بوجود آورد وشاید هم کارش تمام شده بود که علنا خودرا درمعرض ترور قرار داد وبه آرزوی نهائی خود نیزرسید . بنابراین دوران سردار سلیمانی در سپاه قدس پایان گرفت وبنظر بنده دیگر تکرار نخواهد شد واین وظیفه بردوش سرداران پیرو او در منطقه قرار گرفته است وحرکت تروریستی آمریکا وپاسخ جمهوری اسلامی این پرونده را بست. اینک دوران پسا سردار آغاز می شود چند روزی به تعزیت برای وی ورویدادهای دلخراش همزمان خواهد گذشت و جمهوری اسلامی ایران باید برای ادامه مسیر آغازگر راهی نوین باشد . اگر تصور براین است که همان راه گذشته قابل ادامه هست بس خطاست واعتراضات مردم درکمین است . یا باید درسیاست های موجود تغییر عمده داد مانند تغییر درسیاستهای اقتصادی وسیاسی واگر هم ممکن نیست باید براساس اصل 59 قانون اساسی همه پرسی انجام شود وراه کار آینده کشور با خود مردم در میان گذاشته شود .جز این دو راه دیگر ادامه وضعیت گذشته نا ممکن است وخسارت بار . منتظر تجمعات 22 بهمن ویا انتخابات نباشیم تا چیزی را اثبات کنیم 4 دهه این را رفته است باید دوره پسا سردار راه دیگری باشد که مردم بپذیرند چون هزینه این همه خسارات درگذشته را آنان پرداخت کرده اند ...... -
مابه ازاء ترور سردارسلیمانی وهمراهانش
به نام خدا چه چیز میتواند خون ریخته شهید را جبران کند ؟ وقتی که خداوند خریدار جان شهید است وجبران آنرا با بهشتش می کند ما درقبال ترور شهیدانمان از اجنبی چه چیزرا مطالبه کنیم تا جبران شود؟ آقای رئیس جمهور آمریکا برای خروج خود از عراق مطالبه تریلیون دلار کرده است .آنها برای همین دلارها در سرزمین ما رخنه کرده وجا خوش کرده ودل بدان خوش دارند. تنها چیزی که میتواند جبران خطای فاحش رئیس جمهور ایالات متحده را بنماید اخراج آنان از منطقه است . نه ترور نه نابودی چیزی تنها باید آمریکارا از منطقه بیرون کرد .آن هم با بهره از نیروی مردم وبا مجوزهای قانونی وبین المللی مقابله نظامی با متجاوز تا بن دندان مسلح خردمندانه نیست . باید به مردم خود تکیه کرد وحقوق آنان را رعایت نمود تا همگان درمسیر قانون پشتیبان این حرکت باشند باید از ابزارهای قانونی بمصاف آنان رفت ونشان داد که هیچ سلاحی برنده تر از سلاح مظلوم وقانونمداری نیست....... -
پایان راه سردار وآغاز راه سرداران
به نام خدا مهمترین مساله ای که سردار سلیمانی با آن درگیر بود مقابله با نفوذ آمریکا در منطقه بود وتوانست دراین راه توفیقاتی هم بدست آورد وازجمله برچیدن بساط داعش گروه تروریستی ساخته وپرداخته ایالات متحده بود. او در این مسیر توانست با کمک مالی از ایران ومدد جوانان کشورمان پایه های مقاومت را دربرابر نفوذ آمریکا در کشورهای منطقه ازجمله عراق سوریه لبنان یمن و...ایجاد کند وبا پرورش نیروهای بومی براین امر پیروز شد و بنظر میرسید که کار سردار پایان یافته وحودنیز میل به رفتن داشت و این امر با دست بیگانه ونفوذی ها عملی شد وسردار برای همیشه از میان مردمان منطقه عزیمت کرد وبنظر میرسد که دیگر جایگزینی نه در منطقه ونه ایران داشته باشد چون با تحریمها نه امکان کمکی درمیان است ونه میتوان انتظار داشت که چنین فردی ممتاز به این زودی ها درکشورمان سربرآورد اما سردار راه را به سرداران جوان ومنطقه نشان داد وشیوه مبارزه را بدانها آموخت .آنان دیگر نیازی به سلیمانی ندارند چون خود سلیمانی هارا در اختیار دارند .این بار دشمن دیگر با ایران وسردار سلیمانی روبرو نیست او با سلیمانی ها ومردم منطقه روبروست .کارزار بس دشوار شده است وملت ایران فرصتی دارد تا به باز سازی درون خود وبرای ملت خود تلاش کند .سهم ملت بزرگ ایران برای منطقه پرداخت شد واینکه جوانان غیور منطقه خود باید راه سردار ایرانی را بپیمایند ...... -
امام ونائب حقیقی ایشان کیست؟
به نام خدا برای آگاهی دوستان علاقمند می نویسم 1-امام حقیقی کسی است که خودرا به ما اثبات می کند بنابراین برای شناخت امام حقیقی نیازی به داشتن نشانه وآدرسی نیست هرکس مدعی امامت شد قطعا قلابی است مگر بتواند اثبات کند ولذا درطول 12 قرن گذشته از غیبت کبری تا کنون کسی نتوانسته است ادعای خودرا اثبات کند ولذا تماما قلابی بوده اند. 2-نائب حقیقی امام کسی است که صلاحیت علمی درامر فتوا وتقوای لازم داشته باشد و هر فردی که چنین شرطی داشته باشد نائب حقیقی اوست ولذا نیابت امام با انتخابات نیست .منتخب مردم برای رهبری وکیل مردم است امام علی به مردم می فرمودند شما مرا برگزیدید هرگاه مایل نباشید کنار میروم خلافت ورهبری علی بستگی به انتخاب مردم بود اما امامت او که مبتنی برعلم الهی بود منصوب خداوند بود...... -
معجزه یکتائی وضرورت احترام به باورهای یکدیگر
به نام خدا درباور موحدان خداوند یکتاست وعین ومثل وشبیه ونظیر ندارد میتوان قائل شد که آفریده های او هم از این خصوصیت برخوردارند . بگونه ای که هیچ موجودی مثل موجود دیگر نیست و تنها خود اوست که مثل اوست واین وحدت حقیقتی شگرف است . آنچه در پیکر وظاهر مادی مثلا انسانها مشاهده میگردد هیچ انسانی در همه جهات مانند ندارد اثر انگشت آنان یکسان نیست تعداد سلولها وگلبولها موها همینطور .گوئیا تقدیر اینستکه هر موجودی یکتا باشد . واما در باره روح وروان او که دریافت کننده انواع مفاهیم وعلوم ومعارف است. هر انسانی دارای قدرت توهم تخیل تعقل ودرک معرفت بی واسطه (عرفان) با ظرفیت خاص خودش هست که متناسب با پیکر مادی اوست . بنابراین میتوان دریافت که باور هرشخص هم خاص اوست وکاملا مانند دیگری نیست. ممکن است در کلیات مثلا دونفر خدا باورند اما شناخت آنان متفاوت است وتازه خود خداباوری هم دریافت متفاوتی دارد . در نتیجه اگر از چند نفر بخواهیم دقیقا هریک از امری تعریف کنند شاید هرگز تعاریف آنان مثل هم نخواهد بود .چون هر انسانی با الفاظ ومفاهیم موجود دردرون خود تعریف میکند واگر ظرفیتها متفاوت است پس پاسخها هم گوناگون خواهد بود واین همان معجزه یکتائی در هستی است. حال که چنین است اگر بخواهیم بردانش خود بیافزائیم راهی جز احترام به باورهای دیگران نداریم وچون باورها اموری شخصی اند وهر شخصی باور خودرا دارد باید به باورهای دیگران با دیده احترام نگریست تا زمینه ارتباط برقرار شود وبا مباحثه منطقی باورها اصلاح وترمیم گردد....... -
ممنوعیت دخالت روحانیون ونظامیان درسیاست
به نام خدا مساله عدم دخالت روحانیان ونظامیان درسیاست امری شناخته شده در جهان امروز است ودر کشورهای غربی این ممنوعیت عملا وقانونا وجوددارد. اما بدنیست درباره آن اندکی بنویسم . این دوگروه که یکی به امور نظامی اشتغال داشته ودیگری به امور دینی هردو دارای کسوت ویژه ای هستند وشاید بجز این دومورد درجامعه کسی ملبس به لباس خاصی نیست .یکی درخدمت قدرت حاکم ودیگری درخدمت خداودین او . تاریخ نشان میدهد که هرگاه چنین صنفی وارد حوزه سیاست شده اند مردم از حقوق اجتماعی خود ازجمله آزادی ودموکراسی محروم می شوند وآزادی بیان و رسانه محدود میگرددولذا دخالت این دوگروه را در سیاست ممنوع کرده اند . البته ذکر دو نکته هم خالی از فایده نیست یک اینکه چون ورود به سیاست ومدیریت جامعه حق هر شهروندی هست نظامی ها وروحانیون میتوانند ازکسوت خود جدا شده واز این حق خود بهره برند . دو اینکه روحانیون ونظامی ها نباید در سیاست ومدیریت کشور حضور پیدا کنند بمعنی این نیست که دین وارتش ازجامعه حذف میگردد . ارتش درهر کشوری مورد نیاز است ونظم وامنیت جامعه درگرو آن است وزیر نظر مدیریت جامعه اداره می شودواز طرفی دین در یک جامعه ای که اکثریت مردم آن دیندارند میتواند زیر بنای قوانین جامعه باشد اما مدیریت همچنان در دست منتخبان مردم است مدیریت جامعه باید نماد قدرت ملت باشد که منتخب آنهاست نه نماد قدرت زر وزور وتزویر......