مساله روز
-
منشاء ومنطق امامت ویا ولایت(مهم)
به نام خدا مدتی است درسایت هامطالبی درباره امامت وولایت نوشته میشود که اگر حسن نیتی درکار باشد نشانه عدم آگاهی است .بنده تلاش می کنم عقلانی مطلب را کوتاه بنویسم تا اگر نظری هست دوستان بنویسند. امامت یا ولایت نه امر جدیدی است ونه کشف جدید بلکه بدلیل منطق ذاتی از همان آغاز آفرینش وجود داشته است ببینید. زمانیکه خداوند پیامبری را میفرستد تا پیامش را به مردم برساند اورا نیز مسوول اجرای احکام دین برای پیروانش قرار می دهد به عبارتی روشن تر هر پیامبر صاحب شریعت خود امام نیز هست ودر صورت رحلت او پیامبران دیگر این نقش را دارند . با ختم نبوت ورسالت این نقش در جانشینان پیامبر یعنی 12 امام تداوم یافت و هم اکنون امام عصر عهده دار این امرند ودر غیاب ایشان مراجع دینی . ملاحظه می فرمائید که مساله امامت همراه نبوت ورسالت است و جدا شدنی نیست ولذا امری بنیادین وبا سابقه ای برابر با نبوت است.و اما منطق آن در اینستکه نه تنها در احکام دین امام وجوددارد بلکه درهمه علوم متخصصان رهبری ویا امامت دارند چرا که انسان فاقد تخصص عقلا باید از متخصص پیروی کند وراهی جزاین نیست. پس امامت منحصر به علم فقه ودین نیست ودر همه علوم جاری است. اینک که با مفهوم امامت وسابقه آن آشنا شدیم یک نکته مهم مطرح است وآن اینستکه گاه شخص امام مورد اعتماد همه مردم قرار میگیرد واورا برای مدیریت جامعه برمی گزینند مانند دوره 9 ساله پیامبر و5 ساله امام علی .این امر خلافت تلقی میشود ودر عالم سیاست رهبری. این امر از حقوق مردم است که فردی متخصص را برگزینند و ربطی به دین وامامت دینی ندارد اگر چه شباهت در میان است. در این موارد مردم حق دارند هرزمان که صلاح بدانند این فرد را برکنار کنند مانند رهبری درایران در حالیکه امامت دینی ویا تخصصی نیاز به گزینش مردم ندارد درآنجا علم حاکم است ونصب خداوند ....... -
ولایت واقسام آن
به نام خدا ولایت یا رهبری مسوولیتی است که برعهده فردی قرار می گیرد تا عهده دار امور فرد یا افراد دیگری باشد. ولایت بردو قسم است قهری - اختیاری ولایت قهری امری الزامی وازقبل تعیین شده است وآن ولایت پدر برفرزند صغیر مجنون وغیررشید اوست.این امر کاملا منطقی است چه اگر از قبل مشخص نبود حقوق فرزند صغیر پایمال می شد ولذا در صورت فوت پدر دادستان جایگزین میشود که راسا ویا با نصب قیم امور کودک را سرپرستی کند. بجز مورد یادشده همه انواع ولایتهای دیگر اختیاری است چه هر فرد پس از بلوغ قانونی از ولایت پدر خارج می گردد ومیتواند هر ولایتی را برگزیند ولایت خداوند-ولایت پیامبر-ولایت امام معصوم-ولایت مرجعیت-ولایت فقیه وولایت هر فرد دیگری که در امری تخصص دارد طبعا پذیرش ولایت فردی نابلد امری نابخردانه است...... -
بهار جدید درراه است
به نام خدا سالی دشوار را پشت سر می گذاریم درحالیکه برخی بزیر خاکند وبرخی پشت دیوارهای زندان و آنانکه دربیرونند درگیر بیماری فقر وگرانی ونگران آینده ای ناروشن. بی شک امیدها برجاست تا کشورمان دوباره جان گیرد وبپا خیزد وایرانی سربلند در میان ملتها هنوز تا بهار فرصتی مانده است شاید مسوولان بی مسوولیت بسر عقل آیند وحرکتی بلند در مسیر آزادی مردم انجام دهند والا بفرموده حداوند راهی جز حرکت عمومی ملت باقی نمی ماند. بار خدایا امیدها را دردلها زنده نگاهدار وتوان مردم مارا بیش از گذشته . باهم منتظر رسیدن بهار ونوروز میمانیم...... -
نه صفر ونه صد اعداد دیگری هم هست
به نام خدا در جامعه ما دو گروه عمده وجوددارند یکی که طالب این نظامند ودیگری که موافق برچیدن آن وبرقراری یک نظام کاملا سکولارند. نه این نظام برجای می ماند ونه سکولار کامل در تیررس خواهان ها میان صفر وصد اعداد دیگری هم هست که شاید مارا به بخش مهمی از خواسته ها برساند ومحتملا هردو گروه خشنود شوند. بنده دو راه حل قبلا پیشنهاد کرده بودم اینک آن دورا درکنار هم می آورم و فضارا باز می گذارم تا راه حل های دیگری به میان کشیده شود راه حل اول: دین تنها در قوانین کشور حضور داشته باشد یعنی وجود چند فقیه در قوه مقننه بدون دخالت در انتخابات وحذف ولایت فقیه وخبرگان وزیر مجموعه های رهبری و به عبارتی خروج روحانیت از مدیریت در قوا راه حل دوم:مشروطه بودن ولی فقیه مانند شاه مشروطه وفاقد مسوولیت وعدم دخالت در قوا که مشابه آن در کشورهای اروپائی هست .در اینصورت روحانیت تنها به عنوان نماد درراس است نه دخالت دین در کشور راه حل سوم:...... -
مبانی قانون اساسی آینده کشور
به نام خدا قانون اساسی کشورمان درآینده بنظر بنده مبتنی بر4 اصل زیرین باید باشد. 1-آزادی همه ادیان ومذاهب و فعالیت آنها در فضاهای دینی خود 2-آزادی همه زبان ها در کنار زبان پارسی برای همگان 3-انتخاب افراد شایسته وصلاحیتدارعلمی برای قوای سه گانه بدون توجه به دین ومذهب 4-قوانین باید در انطباق با احکام اسلام با حضور چند فقیه در مجلس به تصویب برسد ودر موارد اختلاف با تصویب دو سوم نمایندگان خواهد بود. بقیه امور با توجه به مبانی فوق تنظیم می گردد....... -
چه کسی حاکم است ؟انسان یا خدا؟
به نام خدا در فلسفه الهی میدانیم که آفرینش هستی با خداست ودرنتیجه این آفرینش او مالک وحاکم هستی است. اما این حکومت در مورد انسان نیست بلکه نسبت به آفرینش او وطبیعت اواست و حکومت برانسان وجامعه با خود انسان است. اصل 56 قانون اساسی بدین امر اشعار دارد. بنابراین آنچه برانسان حکومت می کند دین نیست بلکه او هست که دین را برمی گزیند. انسان بعنوان یک فرد مختار به گزینش دین وشیوه زندگی خودش هست و در جامعه با اکثریت میتواند حکومتی را برگزیند تا امور معیشتی خودرا سامان دهد . بنابراین دین فرد برگزیده خود او و حکومت موجود درجامعه نیز برگزیده اوست پس حاکم انسان وجامعه خود اوست نه خدا آنچه در دین شخصی عمل می کند انتخاب اوست و آنچه در جامعه بدان عمل می کند قانون محصول اراده جمعی اوست. برهمین اساس انسان دربرابر خداوند مسوول است ودر روز رستاخیز باید پاسخگوی انتخاب خود باشد . در این لحظات سال نو میلادی را به هموطنان عزیز مسیحی خود شادباش می گویم...... -
زمستان 1399 باردار بهاری دیگر
به نام خدا زمستان ها ی طبیعت همیشه دردل خود بهار را می پرورانند ودر کشورمان پس از قرنها استبداد دوبار بهار انقلاب در زمستان پدیدار شد یکی انقلاب مشروطیت ودیگری انقلاب اسلامی که امیدها را برای آزادی داشت اما چه زودپژمرده شدند. شاید زمستان امسال سومین بهار طلوع کند واین بار همیشگی باشد .این آرزوی همه ایرانیان است واما بنظر بنده با مرور آن دو بهار پژمرده برای اینکه بهارمان درآتیه گرفتار چنین سرنوشتی نشود دو شرط لازم است 1- آزادی همه ادیان واحترام به همه باورهای مردم کشورمان چه دین امری شخصی وخصوصی است واهانت به باورهای مردم موجب جدائی ودشمنی میشود. باید همه درامنیت کامل انتخاب شیوه زندگی شخصی خودرا داشته باشند 2-چون اکثریت ملت ایران مسلمانند وشاید بهتر بگویم اکثریت قاطع الهی هستند باید بگونه ای روح خدائی در درون جامعه حاکم باشد و همانگونه که در دو انقلاب مشاهده گردید در قوه مقننه با حضور چند نفرمصوبات با قوانین الهی انطباق داده شود ودر موارد اختلاف با اکثریت دوسوم به تصویب برسد . بدینگونه روح خدا در کالید جامعه وارد میشود اما اجرای قوانین برعهده منتخبان صلاحیتدار که توسط مردم در انتخابات آزاد وبدون نظارت انجام میشود خواهد بود .بدینصورت قوانین با رعایت فطرت مردم بوسیله منتخبان خود آنان اجرا میشود. در مدیریت کشور وقوای سه گانه هیچ نظامی ویا روحانی دخیل نخواند بود. امید است در زمستان امسال شاهد بهاری جاودانه باشیم وکشورمان به مجد وعظمت گذشته خود باز گردد....... -
راه برون رفت از بن بست موجود
به نام خدا بارها سیاسیون از خود می پرسند که چگونه میتوان از بن بست موجود رهائی یافت؟ کدام حزب وکدام رهبری مارا در این امر یاری خواهد نمود ؟آیا باید منتظر معجزه ای بود؟ آیا اجانب باید برای ما نقشه بکشند؟ بنظر بنده اگر چه روحانیت موجود با رفتار خود دین را ضایع نموده وبه حیثیت حوزه ومرجعیت آسیب زده است اما باز میتواند رهبری یک حرکت اصلاحی را بدست گیرند.چگونه؟ طبق اصل 177 قانون اساسی رهبری شورای بازنگری قانون اساسی را تشکیل داده وسیاست مورد نظر مردم را دربرابر انان قرار دهند قانون اساسی جدید با همان عنوان جمهوری اسلامی وبا حذف سمت رهبری و خبرگان آن و مجمع تشخیص بگونه ای تنظیم گرد د که مجلس شورای اسلامی در راس امور باشد وشورای نگهبان همچنان عهده دار نظارت برقوانین را داشته باشد بی انکه در امور انتخابات دخالت کند . فقهای شورای نگهبان توسط مراجع وحوزه تعیین ومنتصب میگردند . در صورت عدم توافق مجلس با شورا در موردی تصمیم با اکثریت دوسوم نمایندگان خواهد بود . جمهوری اسلامی با داشتن مقررات منطبق با دین وبدون دخالت روحانیت در مدیریت کشور با قانون اساسی یادشده ادامه یابد . قانون اساسی مصوب به همه پرسی گذاشته شده وبا رای مردم به اجرا درآید....... -
کشف یک راز بزرگ
به نام خدا کسی میداند قرآن کریم یا کناب وحی برچه اساسی تنظیم شده است؟ موضوعی؟ تاریخی؟ جغرافیائی؟علوم گوناگون؟و....... کتاب که آیات آن درطول23 سال نازل وبصورت مجموعه ای درآمده است چه نظمی درکار است؟ در 14 قرن پیش با کدامین تکنیک ودانش چنین کاری شده است؟ بگونه ای که طبق بررسی علمی دانشمند آمریکائی خلیفه رشاد این مجموعه در درون رایانه کاملا منظم وسیستماتیک است این راز بزرگ را چه کسی میداند؟ مراد از معجزه باقیه همین است که این راز را تا کنون در نیافته اند و مطالعات ادامه دارد...... -
معجزه چیست؟ وآیا دورانش پایان یافته است؟
به نام خدا تعریف معجزه امری است که توسط پیامبر برای اثبات نبوت خود ارائه می دهد بنا براین در یک معجزه چند عنصر ضروریست 1-توسط پیامبر وبرای اثبات نبوت 2-امری که دیگران قادر به انجام نیستند در نتیجه هر اقدام دیگری ازسوی هر کسی دیگر معجزه تلقی نمی شود حتی از سوی امامان کدام معجزات درست اند؟ چون به هیچ کتاب روایت وتاریخ نمیتوان صددرصد اعتماد کرد لذا تنها اموری بعنوان معجزه مقبول است که در قرآن درباره پیامبران بیان شده است. اینگونه موارد هم در کتب گوناگون ازجمله منبع ویکی پدیا موجود است. دوران معجزه با خاتمیت نبوت پیامبر اسلام عصر معجزات پایان یافت ودیگر هر ادعائی صورت پذیرفت کسی قادر با ارائه آن نبود چون دوران نبوت خاتمه یافته بود ولذا 14 قرن است که دیگر معجزه ای روی نداده ونمی دهد معجزه باقیه یکی از مهمترین معجزات پیامبر اسلام معجزه باقیه ایشان است یعنی قرآن کتابی که 14 قرن است سالم دراختیار ماست وهرگز تحریف نشده ومثل آن نیامده است اقدامات امامان معصوم امام پیامبر نیستند تا برای اثبات نبوت خود معجزه بیاورند آنا ن به تعبیر پیامبر باب علم هستند وبرای هدایت انسان وتاویل آیات قرآن آماده پاسخگوئی به هر سوالی بوده اند و این امر نشانه امامت است ......