تجلي اراده خداوند وانسان درزندگي
انچه بذهن بشرميايدمفهوم مينامند وگسترده ترين مفهوم وجود وهستي است ونقيض ان عدم يا نيستي ميباشد(معرفت شناسي) وجود خود نيزيا واجب است وياممكن وواجب الوجود بالذات كه ثابت است خداوند است ومابقي كه ممكن الوجود ومتغيرند تجلي ومخلوق اويند(فلسفه وعرفان) بنا براين حقيقت دوچيز است يكي پايه وديگري سايه بعبارت ديگر حقيقت اول ذات اوست وحقيقت دوم فعل او كه همان مخلوق اوست وعاليترين مخلوق او انسان است وپيامبران بويژه پيامبر اكرم ص اسوه انسانيت است واين دو حقيقت مبناي اعتقاد هر انسان الهي است وشرط مسلماني باور بخداي يكتا ورسالت نبي اكرم است وساير موارد باين دو برميگردند(كلام) اين همان اسلام نظريست واسلام عملي نيزبردوپايه است اخلاق واحكام كه اولي ثابت است چون بخداوند برميگردد ودومي متغير است چون به توانمندي بشر استوار است(احكام اوليه وثانويه)
جمهوري اسلامي ايران نظامي است سياسي وحكومتي كه برمبناي اسلام نظري وعملي ايجاد شده است وبهمان سياق ازدوبخش امور ثابت وامور متغير تشكيل ميشوددربخش نظري اين نظام مبتني است براعتقاد به خداي يگانه ونبوت رسول اكرم ص ومكتب اهل بيت باپذيرش رسميت سايراديان توحيدي ومذاهب انان و دربخش عملي مبتني است بررعايت اخلاق ديني واحكام شرعي براساس فقه پوياواجتهاد مستمركه خود بردوبخش است
يك :احكام اوليه(ثابت)-بموجب قانون اساسي رهبري 6نفر فقيه را تعيين ميكندتاكليه قوانين مصوب مجلس شورا را از نظر شرعي بررسي وموارد غير منطبق با شرع را جهت اصلاح بمجلس برميگرداند اين سيستم كه حافظ احكام شرع است تجلي اراده خداوند درزندگي انسان است.
دو:احكام ثانويه(متغير)-بموجب قانون اساسي رهبري مجمع تشخيص مصلحت نظام را تشكيل ميدهد تا درموارديكه مجلس شوراي اسلامي اصرار بر مصوبه خود دارد وشوراي نگهبان انرا نمي پذيرد بررسي ودرصورت مصلحت انرا تصويب كنداين همان تجلي اراده مردم دراحكام الهي است.
نكته:چنانچه مجمع خواسته مجلس را تامين نكند ميتوان حل معضل را برهبري ارجاع نمود وتصميم رهبر دراين خصوص فصل الخطاب است.(بند8 اصل110)