پايگاههاي جمهوريت واسلاميت نظام؟
الف-طبق اصول مصرح در قانون اساسي مسوول حفاظت ازاسلاميت نظام فقهاي شوراي نگهبانند كه اولا هيچ مجلسي بدون حضور شوراي نگهبان رسميت ندارد ثانياتمامي مصوبات مجلس بايستي به شوراي نگهبان ارسال تااز عدم مغايرت مصوبه با اسلام اطمينان حاصل شود ثالثامصوبات دولت ووزيران نيزچنانچه بنظر فقهاي شوراي نگهبان مغاير باشرع باشندتوسط ديوان عدالت باطل ميشود. حتي قوانين قبل از انقلاب نيز توسط ان شورا بررسي شده وموارد مغاير باشريعت اصلاح شده است.بنظر ميرسد كه قانون اساسي بهترين شيوه را براي حفاظت از اسلاميت نظام پيش بيني نموده است
ب-طبق اصول قانون اساسي جمهوريت نظام در موارد زير بمنصه ظهور ميرسد
۱-انتخاب نمايندگان مجلس خبرگان رهبري۲-انتخاب نمايندگان مجلس شوراي اسلامي۳-انتخاب رئيس جمهور۴-همه پرسي۵-انتخاب نمايندگان شوراهاي اسلامي
هرگاه مردم در هريك از موارد يادشده از انتخاب شدن يا انتخاب كردن محدوديت يابند اساس جمهوريت نظام در خطر قرار ميگيرد طبق قانون اساسي حفاظت از اين اساس بر عهده تمامي اعضاي شوراي نگهبان است . شوراي نگهبان نظارت بر انتخابات چهار مورد اول را برعهده دارد وچون تفسير قانون اساسي نيز بر عهده ان شوراست لذا باتفسير نظارت خود به استصوابي دايره جمهوريت نظام را محدود ساخته است ودرهر دوره اين محدوديت افزايش مييابد
شوراي نگهبان درمساله اسلاميت نظام هرچه تنگتر ومحكمتر عمل كند منطقي است اما دررابطه با جمهوريت نظام چنين عمل كند خلاف منطق است اصل در حفظ اسلام اجراي دقيق احكام است امادرمورد ازادي مردم اصل عدم محدوديت است از كوچكترين محدوديت بايد پرهيز نمود ذكر چند مثال ساده مطلب روشن ميشوداگر فرض كنيم نظارت شورا كلا اطلاعي باشد وشورا هيچ فيلتري را براي انتخاب كننده يا شونده قرار ندهد چه اتفاقي مي افتد؟مثلا در رياست جمهوري ازكانديداها يكي ملي گرا وديگري كمونيست وسومي يك سني وبقيه هم شيعه نتيجه چه ميشود؟اكثريت بيك شيعه راي داده واقليتي هم بساير كانديداها راي ميدهند رئيس جمهور شيعه مورد نظر اكثريت تعيين ميگردد امابا اين تفاوت كه اقليت نيز نظر خود را ابراز داشته اند واينست معناي واقعي جمهوري ممكن است درمورد رياست جمهوري كمي اغراق كرده باشم درمورد نمايندگان مجلس يا شوراها حقيقتا محدوديت جمهوريت را بخطر مياندازد شوراي نگهبان از حضور چند نماينده مخالف نظام نگران است ياخداي نكرده پاي منافع گروهي درميان است هيچيك از پيامبران يا امامان دين يا حكومت ديني را بمردم تحميل نكرده اند ما كه كاسه از اش داغتر نبايد باشيم نمونه ديگر انتخابات رياست جمهوري درسه دوره قبل بود كه مردم بر خلاف انتظار روحانيت چهره جديدي را انتخاب كردنديا در انتخابات جديد شكافي كه درميان جامعه روحانيت درخصوص اينكه از چه نامزدي حمايت شودبوجود امد اين موارد نشان ميدهد كه مردم مايلند ازادانه بهر كسيكه مايلند راي دهند واينست معناي واقعي جمهوريت كه اميدواريم شوراي محترم نگهبان همانگونه كه به اسلاميت نظام علاقمندند جمهوريت نظام را نيز پاس بدارند.ان شاءالله