به نام خدا
میان انسان وحیوان مرز ی کوتاه است که شک می باشد .تا زمانیکه این شک برطرف نشود وانسان به خودباوری نرسد همچنان درآن مرز گرفتار است مانند جانوری دوپا که برای ورود به انسانیت سگدو میزند.
اما با رفع شک وارد فضای انسانیت میشود وبرای موفقیت همین گذر ازاین گرفتاری کافی است .
آدمی چه بخداباوری برسد یا نرسد دارای خردمندی است و میتواند با این ابزار خودرا حتی لنگان به مقصد برساند.
در کلام بزرگان مواردی هست که بدانها اشاره می کنم.
1-امام حسین در کارزار نبرد بدشمن خود فرمود اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید .مثلا به زنان حمله نکنید یا بیماران راآزار ندهید این کلام مفهومش اینستکه در انسانیت آزادگی هست ونیازی نیست که آدمی خداباور باشد
2- قرآن کریم می فرماید مومنان کسانی هستند که به سخنان گوش فرا میدهند وبهترین آنهارا برمیگزینند . مفهوم روشن است عقل آدمی میتواند بهترین رابرگزیند همانگونه که در بازار بهترین جنس را انتخاب میکند
3- امام علی فرمودند به کلام بنگر نه گوینده . مراد اینستکه هر کسی میتواند سخنی درست بگوید حتی شیطان که درموردی نوح را نصیحت کرد
4-جامعه با کفر میزید اما باستم هرگز .مراد اینستکه حکومت عدل میتواندکافر باشد ومستدام اما حکومت ظلم اگر چه دینی باشد سقوط میکند مثالها بسیاراست حکومت سبا دریمن که کافربودند وعادل وحکومت بنی امیه وعباسی وکلیسای قرون وسطی ویا حکومت دینی صهیونیسم ووهابیت بخشی سقوط کردند وبخشی هم درحال سقوطند
حاصل آدمی با همین خردمندی که دردرون دارد میتواند پیروز شود واگر بفرض خداناباور باشد باعتقاد بنده در لحظات مرگ پرده ها کنار میرود وحقیقت را می یابد و می پذیرد وموفق ازدنیا میرود
تاریخ انتشار:1397/07/28
نمایش 1-1 از 1 نتیجه