کلام
-
معراج پیامبر چگونه بوده است؟
به نام خدا معراج به معنای رفتن به بالاست ودر اصطلاح سفر پیامبر به عوالم بالاست . اگر این امر درقرآن نیامده بود هرگز وارد آن نمی شدم ولی چون کلام خداوند قطعی است پس باید درست باشد واما چگونه؟ سفر دو بخش دارد بخش اول فیزیکی است وآن از مکه به مسجد الاقصی در فلسطین . این سفر میتواند با مرکبی باشد تند رو وما ازآن آگاه نیستیم شاید روزی دانش بشر وسیله ای را کشف کند که باسرعت نور طی شود بخش دوم سفرها جنبه فیزیکی ندارد بلکه فرد در همان مکانی که هست به عوالم دیگر میرود شبیه آن سفر در رویا وخواب است .البته این سفرها در بیداری است . مثال اگر پیاز را ببینیم دارای لایه های گوناگون است لایه اول را برداریم به دومی میرسیم وبعد لایه بعدی تا به هسته پیاز میرسیم. سفر یادشده عکس این مسیر است. فرد در مرکز قرار دارد لایه اول ازدرون برداشته میشود وبعد لایه بعدی تا برسد به آخرین لایه وهمه چیزرا مشاهده میکند . این اقدام میتواند برای هر فردی که خداوند صلاح بداند انجام شود شاید عارفان اینگونه مشاهدات خودرا دیده اند سفر پیامبر از عالم ذر آغاز وبه برزخ ورستاخیز رفته وسپس عالم ملکوت وجبروت ودر نهایت عالم لاهوت را دیده اند . ...... -
شناخت خداوند مهمترین دانش بشری
به نام خدا پیش از ورود به بحث دو نکته را باید متذکر شوم 1-اینکه اثبات خدا امری فطری وبدیهی است اما فیلسوفان دلائلی را مطرح میکنند از جمله برهان علیت که سرانجام به علت العلل میرسد ودانش فیزک بویژه پدیده مه بانگ موید این امر است. 2- نام خداوند مهم نیست هرچه باشد الله ئیل یهوه ایزد یزدان زئوس وهر نام دیگری مساله خود اوست بهر نامی که بنامیم اما شناخت خداوند که در دانش خداشناسی مطرح است مهمترین دانش بشری است و درک او بستگی به میزان دانش یشری است زمانیکه بشر دانش اولیه را داشت خداوندرا موجودی هیولائی ودر آسمان می پنداشت وحتی پیامبران هم با توجه بمیزان دانش بندگان نمیتوانستند آنگونه که لازم است خدارا توصیف کنند . البته تنها این امر در مورد خداوند نبود در مورد همه موجودات هستی میزان آگاهی کم بود .آیا امروزه نگاه ما به ماه وخورشید آنگونه است که درگذشته دور بود؟ هرگز بنابر این با پیشرفت دانش بشری درک ما از خداوند هم دگر گونه شد وهر چه پیش رویم بیشتر خواهیم شناخت خداوند دیگر در آسمان نیست تا برتختش نشیند بلکه همه جا هست در زمین همانند آسمان او همراه ماست با ماست درماست وجدای ازما نیست .اوروح هستی است ولذا هستی در جریان است .او ماقبل ندارد چون آغازین است او منتها ندارد چون ابدی است .او علم است وقدرت است چون همه هستی دارای علم وقدرت است .او یکتاست چون همه جا هست وموجودی که همه جا هست یکی است . به هر چه نگاه کنید اورا می بینید چون جلوه اوست وخود اوست .این مطلب ادامه دارد.......... -
پیامبر اسلام وکتاب خدا
...... -
هستی بر چهار پایه است
به نام خدا حکیمان وفیلسوفان دینی هستی را بر4 گونه می دانند عالم لاهوت-عالم جبروت- عالم ملکوت -عالم ناسوت وموجودات آن عوالم عبارتند از: خداوند-فرشتگان-سایه ها وتصاویر-ماده جهان هستی را میتوان در خودمان ببینیم 1-روح همان خدای من است که خداوند فرمود (من امر ربی) 2-عقل فرشته من است که جهان فرشتگان عالم عقل است 3-ملکوت قوه خیال من است که میتواند هرچه را بخواهد بسازد ودر عالم ملکوت کشف کند 4- جسم وماده من عالم ناسوت من است پس پیکر وقوای خیال وعقل در روح من جهان مرا تشکیل میدهد و هرگاه همه موجودات را با هم بنگریم عوالم چهار گانه را بخوبی مشاهده می کنیم همه اینها درآغاز خلقت با هم ودرهم تنیده بودند ودر مسیر طولانی آفرینش بمرور شکفته شده وعیان میگردند. پس باید همه چیررا در خود جستجو کنیم که خودشناسی خداشناسی است و با چشم دل ببینیم که چشم ظاهری تنها میتواند ناسوت را ببیند وحداقل آنانکه نمی اندیشند ویا دید محدودی دارند حقایق هستی را رد نکنند وسکوت نمایند....... -
قرآن کلام خدا و احیا کننده کتب آسمانی
به نام خدا برخی از محققان اصرار دارند تا قرآن را کلام محمد ویابرگرفته از کتب تورات وانجیل میدانند بعبارتی کتابی التقاطی است . این اصرار از جهتی درست است وبه سلامت کتاب خدا اشاره میکند. ببینید قرآن وهر کتاب اسمانی در زبان پیامبر ان آمده است و طبیعی است که آنرا کلام آنان تلقی کنیم واگر برصداقت پیامبران ایمان داشته باشیم خود آنان اعلام میکنند که این وحی الهی است پس نتیجه این است که کلام پیامبر کلام خداست . در این باره پیامبراسلام از قول خداوند می فرماید (من بشری مثل شما هستم جز اینکه برمن وحی می شود). بنا به صداقت پیامبر و امانت داری او که بدین صفت مشهورند پیامبر کلام خدارا برای ما آورد . در مورد التقاط باید گفت که کتاب خدا حاوی دو مطلب است یکی امور نظری ودیگر عملی در امور نظری همچون عقاید آفرینش وداستان ها اینها اموری یکسان است ودر طول تاریخ وگذر زمان تغییر نمی کند ولذا تکرار آنها درقرآن اشکالی ندارد ولی در امور عملی مانند احکام البته بدلیل شرایط زمانی تغییراتی رخ میدهد مثلا زمانی امری حلال است وبعد حرام میشود . نکته مهم:قرآن کریم حاوی دو تغییر است یکی اصلاح تحریفاتی که در کتب گذشته شده است مانند اینکه انجیل میگوید عیسی پسر خداست اما قرآن میگوید عیسی فرزند مریم است . ودیگر همان احکامی است که تغییر یافته است .بجز این دو مورد قرآن کریم هیچ تفاوتی با کتب اصیل گذشته نداردالا اینکه کاملتر نیز هست. بعبارت دیگر خداوند با وحی قرآن بار دیگر کتب گذشته را احیا نمود چه مگر میشود وحی خداوندرا از روی زمین برچید؟ به باور بنده همه متدینان به ادیان گذشته میتوانند کتاب مقدس خودرا بدون تحریف درقرآن بیابند وبخوانند .این یکی از بزرگترین معجزات قرآن کریم است...... -
قرآن معجزه باقیه پیامبر اسلام
به نام خدا همانگونه که همه میدانند قرآن کتاب وحی الهی است که توسط پیامبر اسلام در دین آخرین برای انسان ها بارمغان آورده شد . بنابراین تاپایان عمر انسان برزمین این کتاب باقی است . اگر ما عقلا خداوندرا اثبات کنیم وبه یکتاپرستی بگرویم ووجود پیامبر اسلام را اثبات نموده وعصمت اورا بپذیریم قرآن کتاب وحی سالم وکامل در اختیار انسان قرار میگیرد . بنابراین اگر کسی این مسیر اثباتی را طی نکند هرگز به اهمیت این کتاب پی نمیبرد وبا آن برخوردی مشابه هر کتاب دیگری می نماید. اینجاست برخورد با قرآن دو گونه میشود 1- آنانکه قران را وحی الهی میدانند وآنرا سالم در اختیار دارند از همان پایان عمر پیامبر در اندیشه آن بودند که مباحثی علمی را از قرآن کشف کنند ویا برازهای موجود درآن پی ببرند . اگر چه کتاب خدا هدف اصلی اش هدایت انسان است تا رستگار شود اما بدلیل اعلام خود کتاب که همه امور از اولین تا آخرین درآن مستتر است دانشمندان اسلامی در تلاش بوده اند تا دایره دانش خودرا از مطالعه عمیق قرآن گسترش دهند واین امر تا کنون ادامه داشته ودارد. 2-آنانکه اعتقادی به قرآن بعنوان کتب آسمانی ندارند نیز اززاویه نقد وایراد وارد شده وتلاش نموده اند تا هرچه میتوانند برآن اشکال بگیرند تا موجب شک در متدینان به آن شوند و گاهی هم موفق میشوند چرا که قرآن کتابی علمی نیست تا علوم دیگررا با آن تطبیق دهند بلکه از هیچ علمی هم دور نیست . مفسران قرآن بسیاری از ایرادات وارده را درطول 14 قرن گذشته پاسخ داده اند وبرخی نیز همچنان در ابهام مانده است واین امر اشکالی وارد نمیسازد چرا که دانش بشری کامل نیست تا بتواند از مافیهای قرآن سر در بیاورد.بهرحال این تلاشها ادامه دارد آنچه در پایان باید گفت اینستکه در ابتدای ورود آیات تنها جملات قرآن از نظر ادبی و آهنگ کلام بیشترمورد توجه قرار میگرفت اما بمرورزمان وگسترش دانش بشری در زمینه های گوناگون اعجاز قرآن خودرا نمایان میسازد واین همان معجزه باقیه نبوت رسول اکرم بوده وهست....... -
عصمت پیامبران ومساله ترک اولی
به نام خدا آفریدگار جهان برای هدایت انسان علاوه بر خرد درونی پیامبران را گسیل داشت تا پیام اورا به انسان برسانند .اینان همان خرد بیرونی هستند. خرد درون همیشه راه درست را پیدا نمیکند ومدام درآزمون وخطاست و ذاتا همینگونه است .اما اگر خرد بیرونی خطا پذیر باشد دو اشکال بوجود میاید . یک اینکه آفریدگار نتوانسته نماینده ای درستکار بفرستد واین نقص او خواهد بود که خلاف فرض است ودو اینکه وقتی پیامبر خطا کار باشد دیگر قابل اعتماد نیست پس پیامبر باید معصوم باشد وچنانچه کسی مدعی نبوت شود اگر خطاکار باشد کذبش هویداست بنابراین عصمت امری معقول وذاتی پیامبران است ممکن است اشاره شود که چرا پیامبران در کتب مقدسه مورد عتاب قرار گرفته اند؟ مگر معصوم نیستند؟ پاسخ اینستکه بله مورد خطاب وعتاب بوده اند اما این امور با عصمت ارتباطی ندارد چرا که خطا وگناه وجرم امری برخلاف قانون الهی است و پیامبران چنین نبوده اند .اما در عالم نبوت از اینان توقع بیشتری میرود وآن اقدامی است که آنان درعمل کار بهتر را انجام نداده اند یعنی میان کار خوب وخوبتر وخوبترین توقع اینستکه پیامبر آخری را برگزیند گاه چنین نمیشود ولذا مورد عتاب قرار میگیرند به این عمل ترک اولی گفته می شود یعنی ترک امری شایسته تر واین امر گناه یا جرم یا خطا نیست...... -
مناظرات انجام شده در سایت بالاترین
مناظرات انجام شده در سایت بالاترین ...... -
رابطه قرآن با کتب گذشته وآینده
به نام خدا قران کتابی آسمانی که ازسوی آخرین پیامبر ودر آخرین دین آمده است به تعبیر حقوقی آخرین متن مورد نظر خداوند برای بشر است.لذا 1- با توجه به ضوابط علم حقوق آخرین قانون جایگزین قوانین گذشته شده وناسخ آنهاست. وتنها بدین کتاب میتوان استناد نمود. بهرحال در طی هزاران سال کتب گوناگون آمده است وهریک دیگری را تکمیل ویا نسخ نموده است لذا قرآن تنها مستند موجود در جهان تدین است . البته موارد مشترک میان آنها فراوان وجوددارد ولی با آمدن آخرین کتاب بقیه موارد نسخ شده است مانند آخرین ورژن هر محصولی که جایگزین قبلی ها میگردد. 2-در مورد آینده چون این آخرین وحی است و از مصدر علم کل و دانش بشری رو به گسترش است لذا هرگز تعارضی با هم پیدا نمیکنند ودانش روز مفسر موضوع پنهان ومبهم کتاب خداست.البته در مورد احکام با توجه به شرایط روز میتوان درآنها تغییراتی داد و در این زمینه مشکلی نیست....... -
شاهنامه وفردوسی حکیم
به نام خدا در معروفیت شاعر طوس تردیدی نیست اما برخی برآنند تا این مرد بزرگ را در مرزهای کشور بگنجانند وبعبارتی ناسیونالیستی عمل کنند. آنان به حکمت این بزرگوار نیاندیشید اند . فردوسی مرد دوران ها وهمه جهانهاست وشاهنامه او که شاهکار همه حماسه هاست تا کنون رازش گشوده نشده است. خیلی ها تلاش کردند تا مذهب فردوسی را بدانند .در همان زمان زندگی اش مدام چاپلوسلان ووسوسه گران در پی کشف عقیده او بودند تا گردنش را بزنند وگاه اندک بینان در تلاشند تانامی از مذهب او در شاهنامه بیابند.اما غافل از اینند که هرگز نفهمیدند که تمام شاهنامه بیانگر دین ومرام آن حکیم بزرگوار است. هنوز مردم اندک بین بدنبال رستمی هستند که در سیستان میزیست ویا افراسیاب واسفندیار دربرون از مرزها رستم فردوسی هرگز اسطوره نبود بلکه واقعیتی بود که در چشمان تنگ دنیا بین وقدرت طلب نمی گنجید . او مذهب خود را با معرفی آشکار رستم دوران ها علی اعلام نمود ودربرابرش دشمن کینه توز وقدرتمندی که هزار برابر علی قدرت داشت بزانو درآمد . حکیم ما تنها به ایران نمی اندیشید بلکه برای همه دورانها شعرش را سرود او پیرو رستم خود بود که پهلوان معنویت دردورانهاست ومیدانست که رازو رمز پیروزی ملت ایران علیه دشمنان حاکم در پیروی از این پهلوان ودودمان اوست وتازمین برجاست فرزند برومندش خواهد آمد وشعر پایانی شاهنامه اورا خواهدسرود . مردان بزرگ دراندیشه اندیشه های بزرگند واز مرزهای تنگ ملیت ونژاد عبور می کنند. بنده این راز نهفته را آشکارا بیان نمودم تا گوشه ای از شاهنامه اورا از عزلت بیرون آورم......