کلام
-
شیوه درست برخورد با نظر مخا لف
بنام خدا 1-اصلی عقلانی درسراسر تاریخ بشر وجوددارد که ریشه در ادیان الهی ودست یافتهای بشری است وآن آزادی در اندیشه وتفکر آدمی است . در دگمترین ایدئولوژی ها هرگز کسی را از داشتن عقیده منع نکرده اند چرا که امکان آگاهی براندیشه افراد نیست واشخاص میتوانند آنرا پنهان کنند ولذا اصل دیگری بدنبال این اصل در قوانین اساسی دنیا تصویب شده است وآن اینکه تفتیش عقاید ممنوع است یعنی اگر آزادی دراندیشه هست تضمین آن ممنوعیت تفتیش عقاید افراد است وقانون اساسی ما که برگرفته از قرآن کریم است هردو اصل را تصریح نموده است. 2-از همان آغاز زندگی انسان درروی کره خاکی دو گروه در اندیشه ایجاد شدند گروهی خداباور وگروه دیگر نا خداباور وسومی ندارد .بنابراین دیرین ترین اندیشه بشری مساله باور بخداوند ویا عدم آنست. 3-احترام به باورهای دیگران یک اصل عقلانی است چرا که اگر کسی مایل باشد به باوراو احترام بگذارند شرطش احترام خوداو بباور دیگران است. 4-آدمی مایل است برباورهای خود اصرار ورزد ودیگران را متمایل به آنها کند تنهاراه برای چنین مبادله فکری شنیدن باورهای دیگران واستدلال آنانست و سپس نتیجه بگیرد .درهرحال همیشه انسان درانتخاب اندیشه خود آزاد است وکسی نمیتواند باورخودرا تحمیل کند. 5-اصل د رتبیین باورها اثبات یک امر وجودی است .بدین معنا که برای چیزی که وجودندارد دلیل نمیاورند مثلا اگر کسی خدارا قبول نداردالزامی به دلیل آوردن ندارد .این وظیفه کسی است که بروجود خداوند باور دارد .بنابراین بار دلیل بردوش کسی است که مدعی وجود چیزی یا امری است. 6-تمام استدلال ناخداباوران دراینستکه ازنظر علمی قابل اثبات نیست ویا بعبارت دیگر قابل تجربه نیست . این امر درست است چرا که اساسا خداوند ماده نیست تا تجربه شود واینکه علمی اثبات گردد. 7- هرآنچه که یک ناخداباور براساس علمی قبول دارد تماما مورد قبول خداباوران است چه مگر میشود آدمی فرضیات ثابت شده علمی را نپذیرفت؟ پس اصرار ناخداباوران براینکه خداباوران غیر علمی فکر میکنند امری موهوم است .تنها عدم دقت در حجتها ودلائل خداباوران موجب چنین شبهه ای شده است .حاصل اینکه همه نتایج علمی مورد قبول خداباوران هست بجز آنکه آنان به اموری باور دارند که ناخداباوران بدان اعتقادی ندارند .پس باید ناخداباوران بنشینند ودرباره موجوداتی که خداباوران آنهارا باور دارند بشنوند وخود داوری کنند. وبالاخره بسیاری ازگزاره های موهومی هست که بخدا باوران منسوب است که میتوان با تحقیق آنهارا شناخت ورد کرد...... -
با شک آغاز کنید وبا یقین پایان دهید
بنام خدا من هرروز که ازخواب برمیخیزم زندگی را باشک آغاز می کنم همه داشته های خودرا سرند میکنم واین تلاش تا انتهای روز ادامه دارد وسرانجام با یقین بخواب میروم. دوست ندارم اگر ازخواب برنخاستم مرا ناکام بنامند. واگر چنین روشی را در زندگی نداشته باشم روزهایم بسان مردگان است .پس برای چه زنده ام ؟بهتراست بجای مرده متحرک مرده ساکن باشم . برای من زندگی یعنی شک کردن بهمه چیز حتی با بد بینی ولی سرانجام باید پیش از خوابیدن آنهارابرطرف کنم . من معتقدم آنکه میخوابد قطعا شکهایش برطرف شده که آرام میگیرد وآنکه میمیرد حقیقت را یافته است. در محاکمه گلسرخی دردادگاه رژیم گذشته هرگز در چهره ورفتار او نگرانی از مرگ مشاهده نشد چرا که او حقیقت را یافته بود ودیگر چیزی نبود که مطالبه کند .اما در مورد محکومیت رجوی به اعدام او هنوز حقیقت را نیافته بود که تلاش نمود تا نجات پیدا کند و نجات یافت .در محکومیت درویش ثلاث او حقیت را بهنگام مرگ دریافته بود چه اگر اقدام به قتل کرده بود با کسب حلالیت از صاحبان دم مرگ را با آغوش باز پذیرفت تا تسویه حساب بدهد واگر مرتکب قتل نشده بود آزادی خودرا در رهائی ازاین دنیا یافت ودیگران را درگیر نمود. امام حسین ع در تعریف زندگی فرمودند زندگی داشتن باور وتلاش درراه آن است . بنابراین روز خودرا با شک آغاز کنید تا آنجا که فرصت دارید به علم برسانید وپیش ازخواب شک خودرا به یقین بدل کنید وآرام بخوابید تا آنجا که برای همیشه بخواب میروید....... -
جمهوری اسلامی برداشتی ازدوفرمان
بنام خدا جمهوری اسلامی ایران که درپی انقلاب اسلامی ملت ایران برهبری امام راحل تاسیس شدالگوبرداری از دوفرمان یکی فرمان الهی به پیامبر که درغدیر ابلاغ شد ودیگری فرمان امام عصرع که توسط آخرین نائب ایشان به مردم ابلاغ گردید می باشد.ابتدا اشاره ای کوتاه به آن دوفرمان می کنیم وسپس توضیح مطلب. یک:فرمان الهی:خداوند به پیامبر خود فرمودند که پیام مرا به مردم ابلاغ کن و پیامبر ص این پیام را در غدیر ابلاغ نمودند این پیام در مورد نصب امام علی ع به جانشینی پیامبر پس از رحلت ایشان بود که پس از رحلت پیامبر مردم درامر خلافت راه دیگری رفتند. دو:فرمان امام عصرع: امام در نامه ای خطاب به آخرین نائب خویش به امت خویش فرمودند که غیبت کبرای من آغاز ودر این زمان شما در احکام دین به فقهای واجد شرایط مراجعه کنید که ازآن زمان تاکنون فقهای دارای شرایط مراجع دینی مردم مسلمانند. آنچه در این دو فرمان مشترک است این است که امام یا فقیه دین ازسوی خداوند نصب میگردد که در فرمان غدیر امام علی ع منصوب شدند وپس از ایشان امام حسن وبعد امام حسین وتا امام عصر ع ادامه دارد وبموجب نامه ایشان این امر در فقهای واجد شرایط دنبال میشود تا اینکه خود ایشان ظهور کنندو امر دین را برعهده گیرند.اما مطلب دیگری که از این دو فرمان بدست میاید اینستکه امر خلافت منوط به بیعت مردم است اگر مردم با امام بیعت نمودند خلافت ایشان محقق میگردد که دربرهه ای این امر درمورد امام علی تحقق یافت ودیگر روی نداد تا اینکه در سال 1357 ملت ایران با مرجع دینی خود یعنی امام راحل بیعت کردند وایشان خلافت امت ایران را نیز برعهده گرفتند. می بینیم که در طول 14 قرن دوران اسلام تنها سه دوره این اتحاد خلافت وامامت بوجود آمده است .دوره حکومت پیامبر ص درمدینه دوره 5 ساله امام علی ودوره 8 ساله امام راحل. اما پس از رحلت امام راحل با تغییر قانون اساسی درسال1368شرط مرجعیت از رهبری حذف شدیعنی هر فقیهی که واجد شرایط مدیرتی باشد میتواند به رهبری یا همان خلافت برسد ودوباره تفکیک میان مرجعیت ورهبری وبعبارت دیگر امامت وخلافت بوجودآمد. با کمی دقت میتوان دریافت که نظام اسلامی ما الگوئی متخذ ازدو فرمان بالا میباشد و بجز سه دوره کوتاه در بقیه زمان ها تفکیک میان امامت وخلافت وجود داشته وهست .نکته باریکتر ازمو اینست که سلسله امامت ازآغاز تا امروز منصوب الهی بوده ومسیر خلافت چون منوط به بیعت بوده است دچار تغییراتی شده است که گاه خلافتی منطبق با حق بوده ودر بیشتر مواقع بناحق تشکیل شده است. ...... -
غفلتی دیگر درمورد غدیر!
بنام خدا هرگاه گروهی بر حداکثر نظریات خود ایستادگی کند نتیجه ای که بدست می آید گریز گروه مخالف است وان هم همان کاری را میکند که طرف او کرده است ولذا نزدیکی این دو غیر ممکن است . در غدیر پیامبر گرامی فرمان الهی را ابلاغ کردند آنچه از فرمان در نظر عموم است مساله خلافت حضرت مولاست امری که بدون بیعت مردم غیر ممکن بود وهمین امر اهل سنت را واداشت تا در مقابل اصل امامت را نیز ندیده بگیرد وبر خلافت شورائی خلفای ثلاث پا فشارد. در حالیکه اهل سنت باید بدین سوال پاسخ جدی بدهند که آیا پس از پیامبر کسی متصدی نبوت او شد؟ آیا راه پیامبر تداوم نیافت؟ اگر نیافت پس چگونه همه پیامبران بزرگ وصاحب دین مروج داشتند اما دین محمد ص که آخرین دین وبرای مدتی بسیار طولانی باید میبود برایش خداوند متصدی قرار نمیداد؟ آیا این نقص نمی بود؟ واگر کسی هم راه پیامبر را تداوم می بخشید از سوی ایشان تعیین شد؟ واگر نشد چه کسی عهده دار راه ایشان بود؟ آیا هرکسی میتوانست راه نبوت را طی کند ؟ اینها سوالاتی است که اهل سنت باید بدان جواب قانع کننده ای بدهند. خلیفه اول اگر منتخب مردم بود تنها خلیفه بود نه کسیکه بتواند دین خدارا مدیریت کند. جانشین نبوت باید کسی باشد از جنس پیامبر ومعصوم ومعلوم است که خلفای ثلاث هرگز معصوم نبوده اند . پس برای اهل سنت لازم است که بغیر از خلیفه بدنبال امام وجانشین پیامبر درامر هدایت بشر باشند و تاریخ نشان میدهد که درغدیر پیامبر بفرمان الهی علی را معرفی فرمود نه برای خلافت که امری کم ارزش است بلکه برای امامت که درردیف نبوت ورسالت است . تاکید شیعیان درمساله غدیر برروی امر خلافت اهل سنت را بگریز ازامامت واداشت .در حالیکه مساله امامت ریشه اختلاف دو مذهب است نه امر بی ارزش خلافت که لازمه عملی آن بیعت مردم است.وما میتوانیم با پذیرش امر امامت بدون توجه بخلافت با هم متحد شویم. ...... -
مهمترین تفاوت میان کشورهای مسلمان وغربی چیست؟
بنام خدا شاید این سوال عجیب به نظر برسد ویا اینکه میان کشورهای مسلمان وغرب تفاوتات بسیاری است . بله اما تفاوتی عمده میان اینها وجوددارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.البته وجود آزادی در غرب ومحدودیت آن در کشورهای اسلامی تفاوت مهمی است اما به نتیجه کار توجه کنیم. یک مسلمان در محیط غرب کاملا آزاد است او میتواند همه امور دینی خودرا بدون نگرانی انجام دهد اعم از عبادات وبقیه امور اما در کشورهای اسلامی کلیه اقلیتها وحتی مسلمانان از آزادی کامل برخوردار نیستند و برخی امور برآنان تحمیل میگردد. در حالیکه مسلمانان بعنوان یک اقلیت در غرب از آزادی در امور دینی خود برخوردارند . بهمین دلیل پاره ای از مسلمانان زندگی درغرب را برزندگی درکشور خود ترجیح میدهند.در غرب حتی انتخاب اندیشه وتغییر آن آزاد است اما در کشورهای مسلمان این امرممکن است به بهای ازدست دادن جان خود باشد ومثلا بعنوان مرتد یا خروج از دین قلمداد گردد.. در غرب هیچکس از مسلمانی خود پشیمان نمیشود چرا که خود مسوول آنست اما در کشورهای اسلامی ممکن است با رفتارهای تحمیلی که وجودارد مردم از دین خود زده شوند. آیا این امر ازمهمترین تفاوتات در این دو سرزمین خدا نیست؟ در سرزمینی بنام خدا دین را تحمیل کنند ودر سرزمینی غیر دینی اورا در انتخاب راه آزاد گذارند.؟ نتیجه آنستکه بخاطر فقدان تحمیل وزور هر انتخابی که افراد انجام میدهند مسوول خودشانند نه دولت ونه دیگران اما در جوامع اسلامی غیر از این است. خلاصه اینکه در غرب تو همانی که میخواهی باشی ولی در کشور اسلامی همانی که دیگران یا جامعه میخواهد. ...... -
گل سرسبد عوالم هستی!
بنام خدا براساس روایتی ازامیر مومنان هستی بر4 پایه است که ازجمله آنها عوالم چهارگانه است لاهوت جبروت ملکوت وناسوت آنچه در این باره میخواهم باختصار بنویسم مصادیق بارز موجوداتی است که در این عوالم چهارگانه وجودارد. خداوند یکتا وبی همتا در عالم لاهوت در این عالم که بزرگترین عالم است وبرهمه عوالم سیطره داردذات باریتعالی وجوددارد که با 4 صفت ذاتی علم قدرت احدیت وسرمدیت در پدید آوردن هستی در کار است جبرائیل بزرگترین فرشته وپدیده عالم جبروت در کنار ایشان سه فرشته میکائیل عزرائیل واسرافیل و فرشتگان زیر مجموعه آنان سرگرم آفرینش وگردش عوالم هستند روح پدیده بزرگ عالم ملکوت روح همانکه در پرسشی از پیامبر وپاسخ آن ازسوی خداوند بیان شده ودرپرده ابهام است وهمان جوهری است که بعدا در موجودات عالم ناسوت هویدا میشود وعامل اصلی حرکت در این عالم است. وپیامبر بزرگ اسلام بارزترین پدیده عالم ناسوت در کنار ایشان پیامبران وامامان وسایر انسانها وجنیان وجانوران وگیاهان وجمادات در این عالم وجودارند. ...... -
چگونه میتوان به دین وحقایق ان رسید؟
بنام خدا در دنیای امروز بحث از هرمنوتیک ویا علم تاویل وتفسیر است که متخصصان برای درک حقیقت دین ازآن بهره میبرند. اما برای درک حقیقت دین پیش ازآنکه به علوم یادشده وپیچیدگی های آن نیاز باشد تنها به آگاهی وآزادی نیاز است که هر فردی برای یافتن حقیقت بدان نیازمنداست. مثالی بزنم .در احکام زمانی که شخص به سن عقلانی رسید وآزاد بود تکلیف او آغاز میگردد بعبارت موجود هر فرد عاقل وبالغ وآزاد دارای تکلیف میشود .عدم عقلانیت ویا آزادی موجب سلب مسوولیت است .دانشمندان باید براساس وظیفه الهی مردم راآگاه کنند و حکومت ها موظفند بمردم آزادی دهند که حق آنان است تا بتوانند آینده خودرا بسازند. ملت ایران در دوران قاجار وپهلوی به این نتیجه رسید که جمهوریت واسلامیت میتواند آنانرا به یک زندگی سالم ودرک حقیقت برساند واین فرصت در سال 1357 پیش آمد وبرهبری امام راحل جمهوری اسلامی ایجادشد. اسلامیت نظام دروجود فقها در شورای نگهبان برای نظارت برقوانین و جمهوریت نظام یعنی گزینش آگاهانه وآزادانه مسوولان کشور ازطریق انتخابات . اینک هرگونه محدودیت در انتخاب مردم بهر شکل آزادی آنانرا محدود وموجب مسوولیت محدود کنندگان میشود. مقوله اسلامیت نظام متوجه متخصصان اسلامی است که باید ازطریق دانش تاویل وهرمنوتیک حقایق متون دینی را بدست آورند. اما این عمل زمانی درست انجام میشود که مردم همانند همان فرد مکلف دارای اختیار وآگاهی باشند .اگر در این امر خللی پیش آید .مسیر متخصصان نیز دچار خدشه میشود.وظیفه بزرگان دادن آگاهی است همین انتخاب با مردم است چرا که خداوند در اساس انتخاب دینش را آزاد قرار داد ودر مسیر راه نیز به او اجازه داد تا جائی که مایل است مسیر اصلی را منحرف نموده وبصلاح خویش عمل کند .آنچه در آخرت باید رسیدگی شود کار دنیا وحاکمان نیست .آنان باید دنیای مردم را بسازند که مهمترین آنها آگاهی دادن واحترام به آزادی مردم است. ...... -
كلام-حدیث
...... -
روح چیست؟
بنام خدا ازآغاز آفرینش انسان این سوال همیشه بوده است وپاسخ هائی بدان داده شده است. اما هیچگاه این پاسخ ها نهائی نبوده است وهمچنان این پرسش دربرابر انسان وجوددارد.اینک بنده نیز نظر خودرا مینویسم همانطور که میدانیم جهان از 4 بخش تشکیل میگردد که هریک در طول دیگری است ابتدا جهان لاهوت وسپس جبروت وبعد ملکوت ودر نهاست ناسوت .جنس موجودات هر جهان خاص خود آن است جهان لاهوت وجبروت وملکوت مجردندالبته با تفاوتات خودشان اما جهان ناسوت براساس ماده وعناصر تشکیل شده است. اولین نتیجه اینستکه جهان ناسوت مجرد نیست وهمه موجودات آن چه درقبل بوده ویا بعدا آفریده شود همه ازجنس ماده وعنصر است بنابراین روح اولا موجود مستقلی نیست وثانیا از جنس ماده وعنصری است اما ماده اشکالی دارد که برخی کشف وبرخی نیز هنوز کشف نشده است.جامد مایع وگاز وانرژی نمونه هائی ازاشکال ماده است ولذا روح نیز که در همین جهان ایجاد گردیده شکلی از اشکال ماده است ومیتوان آنرا نوعی انرژی دانست که محرک پیکره خود است چه در نبات ویا جانور ویا انسان وجن وهر پدیده دیگری که بعدا کشف شود . لذا روح پدیده مستقلی نیست ودر زمانیکه مرگ فرا میرسد ودیگر پیکر قادر به ماندن وحرکت نیست روح در پیکر مثالی که همراه پیکر اصلی رشد کرده وارد شده وتا زمان بازگشت به پیکر اصلی درآن میماند . بنابراین روح هر موجود جهان ناسوت از جنس خود این جهان است وشکلی از اشکال ماده .بهمین خاطر بشر توانسته است تا حدودی این پدیده را مورد کنکاش وبررسی قرار دهد ورازهائی را بگشاید. کلام ملا صدرا درباره کیفیت ایجاد وبقای روح در این نظریه بکار گرفته شده است. ضمنا روح بمعنای موجودی مستقل که در عالم زیست میکند با این روح جهان ناسوتی متفاوت است آن روح یا روح الامین است ویا روح القدس که هردو از فرشتگان خداوند وبه جهان جبروت تعلق داشته ومجردند. ...... -
براهین اثبات نبوت
1-نیازمندی بشر به نظام قانونی کامل 2-برهان هدایت انسان به کمال مطلوب 3-برهان لطف 4-برهان خالی نبودن زمین از حجت 5-برهان جلب منفعت و دفع ضرر محتمل بابررسی ادعاهای موجود یک:تنصیص پیامبر پیشین دو:قرائن وشواهد عقلی(مانندامی بودن-دستورات اخلاقی وعقلانی) سه:اعجاز......