کلام
-
شیعه وسنی متحدند بشرط عدم افراط
به نام خدا چند قرن است که این اختلاف بین امت سنی وشیعه وجوددارد ودر دوقرن اخیر با ورود استعمار به منطقه براین اختلاف دامن زده میشود و از قبل این امر برخی نیز برای خود دکانی ایجاد کرده اند که بستن آن صرف ندارد .بنده با ضرس قاطع اعلام میکنم نه در نظر ونه درعمل هیچ اختلاف اساسی درمیان نیست .لطفا بدقت به این نکات توجه کنید یک: نظری پیامبراسلام در غدیر علی را بردست خویش معرفی کرد وعباراتی خواند .این حداقل مورد اتفاق همه مسلمانان است ودرتاریخ هم ثبت شده است .بنده قصد ندارم به جزئیات بپردازم. تنها به یک جمله پیامبر اشاره میکنم که همه مسلمانان بدان اذعان دارند .پیامبرفرمودند هرکس من خدمتگزار او بودم علی خدمتگزار اوست . ازاین جمله چه درکی داریم؟ خدمت پیامبر چه بود ؟ بعثت ورسالت علی این نقش را دنبال کرد(امامت) مساله خلافت امری است شورائی وبا بیعت همراه است ودیدیم که پس ازرحلت بمدت 25 سال خلفا درراس حکومت بودند وبعد نوبت امام علی شد وسپس با امام حسن بیعت کردند وامر خلافت براساس صلح نامه ای به معاویه منتقل شد. بنابراین با درک جدائی دو امر امامت وخلافت جامعه اسلامی ادامه یافت. دو:عملی 14 قرن از دوران پیامبر گذشت واینک در عصر ما 57 کشور اسلامی موجود است. هم اکنون اهل سنت در کشورهای گوناگون ازنظر امور فردی تابع امام وفقه خود هستند ودر کشور ایران نیز شیعیان در امور فردی تابع مراجع دینی خود هستند (اشتراک درعمل) اما در امور اجتماعی همه مسلمانان چه شیعه وچه سنی تابع حکومت منتخب مردمندوازجمله ایران که طبق قانون اساسی تمامی سیستم با انتخاب مردم است (اشتراک درعمل) هم اکنون شیعه وسنی همگی به امام موعود ایمان دارند و منتظر ظهور او هستند (اشتراک در انتظار) با توجه با تفکیک مسوولیت فردی واجتماعی در امامت وخلافت چه در نظر وچه درعمل این دو بخش ازامت اسلامی کاملا متحد هستند....... -
محدوده پیروی از مرجع دینی (3)
به نام خدا شاید برای برخی مساله پیروی از مرجع دینی دشوار باشد بنده دراین مطلب کوتاه نشان میدهم که این امر بسیار ساده ومحدود است ومنحصر به دین اسلام نیست مرجع دینی براساس 4 حجت کتاب سنت اجماع وعقل آنچه را که ضرورت دارد یک مومن بدین عمل کند بصورت فتوا استخراج ودر رساله خود میاورد.مثلا اینکه چگونه نماز خوانده شود یاروزه گرفته شود خوب بررسی کتب مقدسه وروایات موجود کاری بس دشوار است وسالها تلاش لازم است .این امر در تخصص فقیهان هر دینی است وما براساس یک قاعده عقلی در هر امری باید به کارشناس مراجعه کنیم. ولذا غالب مردم همین کاررا انجام میدهند .اما بنظر میرسد که دریائی از فتاوا برسر ما هوار میشود. خیر ببینید. اولا مقررات مربوط به اجتماع وجامعه بصورت قوانین درکشور مجری است پس سه چهارم رسالات عملا ازحیز انتفاء خارج میشود مانند معاملات عقود مقررات کیفری وهرآنچه بعد اجتماعی دارد ثانیا آنچه میماند عبادات است که معمولا درهمه ادیان حداکثر 10 مورد است وباید به قصد قربت انجام شود.مانند نماز یا روزه یا حج که اولی 17 رکعت در روز ودومی یک ماه درسال وسومی یکبار درعمر برای کسانیکه توانائی دارند. اما همین موارد عبادی هم نیمی ازآنها مستحب است نه واجب والزامی درانجام آنها نیست مانند عبادات مستحبی بنابراین عملا یک دهم از رساله قابلیت اجرائی برای هرفرد معتقددارد وبقیه یا الزامی نیست ویا قوانین کشوری است ملاحظه فرمودید که عملا پیروی از مرجع دینی امری ساده وبی پیرایه است ودر عمل هم اگر به مشکلی بربخوریم تسهیلاتی پیش بینی شده است ولذا اهمیت پیروی از مرجع دینی در امور فردی نه تنها دشوار نیست بلکه ازنظر روانشناسی موجب آرامش درون نیز میگردد....... -
با دین خدا آشنا شویم
به نام خدا در گذشته مطالبی درباره پایه های عقیدتی مانند خداباوری یکتاپرستی ورستاخیز نوشته ام امروز مختصری درباره دین خدا برایتان می نویسم چرا که غالبا درسایت مطالبی ضد دین نوشته میشود . دین خدا بسیار ساده است وهیچ پیچیدگی درآن نیست .منظور از دین همان ادیان پنجگانه است که توسط 5 پیامبر بزرگ آورده شده وقطعا آخرین آنها ازجهت احکام کاملترین آنهاست دین ازدو بخش تشکیل میگردد یک:عقاید یا باورها که عبارتند از باوربه خدای یکتا- باوربه روز رستاخیز -باور به پیامبران او وکتب آنها اینها اموری است که حتما هر فرد معتقد باید با عقل آنهارا درک واثبات کند(اثبات هریک در بالابلاگها آمده است) دو:احکام و امور عملی احکام خود دودسته است 1-الزامی مانند عبادات دهگانه-اقتصادیات (عقودومعاملات)-امور سیاسی وکیفری( اینگونه امور درفتاوا وقوانین میاید) 2-غیر الزامی مانند امور اخلاقی نظر دوری ازحسادت کینه وبخل-یابخشش صداقت ونظم همه امور دین در چارچوب موارد یادشده است وقاعدتا دین آخرین یعنی اسلام کاملترین است ...... -
آزادی در گزینش دین واجرای قوانین
به نام خدا آزادی امر مقبول ومطبوع همه ملتهای دنیاست ودر بیشتر قوانین اساسی ازجمله ایران آزادی مورد احترام هست .یکی از آزادی های مورد بحث آزادی درانتخاب دین است.آیا درایران امکان انتخاب دین وجوددارد؟ چه مشکلی برسرراه تغییر دین وجوددارد؟ در مورد بی دینی چه؟ پاسخ صریح بنده این است که بله وجوددارد وهیچ مشکلی در این مسیر وجودندارد چرا وچگونه؟ دین دوبعد فردی واجتماعی دارد.در بعد فردی ایمان به خداوند وپیامبراو وانجام عبادات است ودر بعد اجتماعی اجرای قوانین آن دین است.اینک ببینیم که درکشورهای موجود درکره زمین چگونه عمل میشود؟ اگر شما یهودی باشید در اسرائیل هم دربعد فردی وهم اجتماعی مشکلی ندارید اگر شما مسیحی باشید در کشور واتیکان هم دربعد فردی وهم اجتماعی مشکلی ندارید اگر شما وهابی باشید در کشور عربستان هم دربعد فردی وهم اجتماعی مشکلی ندارید و اگر شیعه 12 امامی باشید در کشور ایران هم دربعد فردی وهم اجتماعی مشکلی نخواهید داشت اما در کشورهای دیگر بدون استثنا حتما مشکلی خواهید داشت چرا که حکومتها عموما دینی نیستند و قوانین جاری تابع دین نیست ولذا درعمل نمیتوانید قوانین دین خودرا انجام دهیدوباید از قوانین موجود تبعیت کنید. این یک اصل بین المللی است .هر خارجی درهر کشوری تابع قوانین همان کشور است. اما دربعد فردی هرکس میتواند دین خودرا داشته باشد در همه جای دنیا با رعایت قوانین موجود. بنابراین در کشور ایران براساس اصل 12 قانون اساسی همه ایرانیان در حکم مسلمان 12 امامی هستند مگر آنکه صریحا اعلام کنند که یهودی مسیحی زردشتی سنی وزیدی هستند اینان از برخی حقوق محروم ودربرخی امور دینی آزادند .واگر غیر از این موارد اعلام کنند تنها ازحقوق انسانی برخوردارند.اما همه ایرانیان میتوانند هر عقیده ای را داشته باشند وتنها درچارچوب قوانین میتوانند ابراز وجودکنند.امری که درهمه دنیا مطرح است. ...... -
چگونه پیام خداوندرا دریابیم؟
به نام خدا کسانیکه ازخودباوری به خداباوری وسپس به یکتا پرستی رسیده اند اینک در پی پیام الهی اند یعنی دین خدارا جستجو می کنند. چگونه میتوان عقلا به این جستجو پایان درستی داد؟ در دنیا بیش از4 ملیارد جمعیت یکتا پرست وجوددارند. بابررسی باورهای آنان جمعا 8 دین در تاریخ ادیان وجوددارد. که عبارتند از دین آدم نوح ابراهیم موسی عیسی محمد ص بابی وبهائی ازمیان آئین های یادشده اثری از دین آدم نیست ولی ازسایر ادیان باورمندانی وجوددارند که عبارتند از صابئین (نوح)-زردشتی(حنیف)-یهودی-مسیحی- اسلام- بابی-بهائی طبق قاعده عقلی آخرین پیام باید کاملترین پیام باشد که دین بهائی است اما در اینجا نکته مغفولی هست که اسلام باید منتهی به ظهور امام زمان وتشکیل حکومت عدل باشد پس آنگاه مسیر دیگری پیش آید چون این رویداد تا کنون حاصل نشده لذا دو آئین آخری زیر سوال است .در نتیجه باعتقاد بنده اسلام آخرین دین وپیام الهی است ودر این دین همه مسلمانان منتظر ظهور هستند . بنابراین همه مردم جهان چنانچه بدنبال پیام خداوند باشند باید باین نتیجه برسند مگر آنکه هنوز اسلام برایشان اثبات نشده باشد مثلا مسیحیان ویا اگر مسیحیت اثبات نشده باشد یهودیت مطرح است وهمینطور تا به اولین دین برسیم . خداوند در قرآن کریم بهمه این ادیان اشاره کرده است که مسلمانان مسیحیان یهودیان مجوسان وصابئین در روز رستاخیز باید پاسخگو باشند که چرا چنین آئینی را قبول کرده اند؟ ودر میان آنان داوری خواهد نمود. ...... -
رستاخیز حقیقت انکارناپذیر
به نام خدا پیش از ما بوده اند پدران ما ومادران ما که اینک نیستند وما نیز به سرنوشت آنان می پیوندیم وسرانجام نسل ما منقرض خواهدشد. این امر ازنظر علمی ثابت شده است. اما همانگونه که ما برای حقوق خود واجرای عدالت مبارزه میکنیم وجان خودرا ازدست میدهیم گذشتگان نیز چنین بوده اند. آنان گاهی موفق وبیشتر ناکام وما نیز ممکن است پیروز ویا شکست بخوریم . آیا آنانکه تلاش کردند وموفق نشدند بیهوده عمر خودرا سپری نکردند؟ وقتی آغازی برای ما نیست چه سرانجامی باید باشد ؟ این قصه تلخی است که شاید بهتر باشد که بنشینیم ونظاره کنیم وتماشاچی باشیم . حال که پایان خوشی درکار نیست بقول خیام (حالی خوش باش)چرا این آنات را ازدست بدهیم؟ اما این نتیجه نادرست حاصل بی هویتی ماست .ماازاو هستیم وبسوی او روانه ایم .اما در یک آزمون سخت قرار داریم که بهر حال ودرهرصورت کامیاب میشویم .آفریننده ما برای انانکه مبارزه میکنند نوید پیروزی میدهد واگردر این روزگار پیروز نشویم وبمیریم در بامداد رستاخیز خواسته خودرا درآغوش خواهیم گرفت .گیتی نه بیهوده آمده است ونه بیهوده خواهدرفت همه چیز حساب وکتاب دارد بیهوده نیست که در دین یکتا پرستی آنروز بنام روز حشر وروز حساب است .در این امر هیچ تردیدی نیست....... -
روشی که در انتخاب حقیت برگزیده ام
به نام خدا پس از اینکه به یکتاپرستی رسیدم وآخرین دین اورا یافتم وپیرو امام زمانم شدم مشکل بزرگی در پیش روی من قرار گرفت وآن وجودهزاران روایت وحدیث وتاریخ های رنگارنگ در کنار کتاب خدا بود که بسیار تناقضات در این نوشته ها مشاهده میشد . من که به صحت وسلامت کتاب خدا و نمایندگان واقعی اوعقلا پی برده بودم باید راهی را بدست می آوردم تادچار تزلزل وتردید نشوم ومیدانستم که دشمنان حقیقت تلاش بسیار نموده اند تا کتاب خدا وپیامبران وامامان را با هر ترفندی تخریب کنند وچه راهی بهتر از ایجاد کعب الاخبار برای ساختن روایات جعلی واسرائیلیات ومورخان مزدور برای نوشتن تاریخ های فرمایشی. لذا تصمیم گرفتم تا بجز کتاب خدا هیچ روایتی وتاریخی را نپذیرم مگر آنکه منطبق با خردم باشد چه عقل من پیامبر درونی من است وبدرد همین موارد میخورد.پس تلاش کردم هرگز از احساسم کمک نگیرم وهرگز به فرهنگ عامه پسند نچسبم وآنچه را که عقلم ودر چارچوب کتاب خدا هست بپذیرم. البته روایتی در این زمینه نیز وجوددارد که چنین رفتار کنید ودیگر اینکه در مورد احکام مسوولیت بردوش مراجع دینی است که از روایات واحادیث مستند کمک بگیرند ومن هم در این زمینه از فتاوای آنان بهره برم ...... -
دوره شگفت انگیز فرا میرسد
به نام خدا 1-طبق نظریه داروین انسان امروزی هم مانند سایر جانوران روزی منقرض خواهدشد. 2-تمام تلاش بشریت ازآغاز تا کنون درجهت رسیدن به کمال بوده است .اگر این خصلت دربشر نبود هرگز زندگی ادامه نمیداشت. از این دو عبارت نتیجه ای حاصل میشود وآن اینستکه پیش از انقراض نسل آدمی ما دوره ای را خواهیم گذراند که تقریبا به کمال خود رسیده است .آن دوره شگفت انگیز در ادیان ومذاهب ومکاتب گوناگون بنوعی آمده است. مارکسیسم در انتظار جامعه ایدآل کمونیستی است که درآن طبقه کارگر درسراسر جهان حکومت نموده ودارای زندگی مرفهی خواهد بود در ادیان عرفانی وفلسفی به رسیدن به میتریا نیروانا وسعادتمندی ومدینه فاضله اشاره شده است شاید صریحترین وروشن ترین تصریح در ادیان الهی است که ازآغاز تا کنون بطور مستمر ودریک خط مستقیم بوده است . در زردشتی منجی یا مصلح جهانی سوشیانت ودر یهودیت شیلو یا ماشیح ودر مسیحیت ماشیح یا فارقلیط ودر اسلام به مهدی موعود امام دوازدهم ازنسل پیامبر اشاره شده است وحتی در بابیت وبهائیت نیز اشارات صریحی آورده شده است . آری آن دوره شگفت انگیز که آرمان همه ادیان وبشریت است خواهد آمد ونباید درآن تردید نمود چه هرگز همه ملتها ومردم جهان در باره یک امر اشتباه نمیکنند ویا بدروغ متوسل نمیشوند .آن روز فرا خواهدرسید وانسان امروزی پیش ازترک این جهان طعم عدالت را خواهد چشید و شاهدیک حاکمیت انسانی والهی خواهد بود....... -
نام وصفات خداوند
به نام خدا خداوند در ادیان وآئین های گوناگون نام هائی بزبان آورنده پیام او دارد .در ادیان پنجگانه یکتاپرستی نیز نام هائی بزبان پیامبران اولوالعزم دارد مانند اهورا- یهو- ئیل –یزدان والله که مورد اخیر بزبان عربی ودرقرآن کریم آمده است. اما خداوند دارای صفات بسیاری است در قرآن 127 مورد ودر روایات بیش از 1000 مورد آمده است ولی همه آنها به 4 صفت اصلی باز میگردد که درزیر میاید. صفات ذات: یگانگی یا توحید که یکتا پرستی از همین صفت مایه می گیرد جاودانگی که هم ازلی است وهم ابدی ورویهم سرمدی است عالمیت که دارنده همه دانش های هستی است قادریت که توانا برهر امری ممکن هست. صفات فعل: آفریننده همه موجودات تربیت کننده همه موجودات مالکیت همه موجودات حاکمیت برهمه موجودات نکته مهم:مهمترین صفت خداوند عالمیت اوست. او با علم بی نهایت خود می آفریند تربیت میکند وبرمخلوقات خود مالک وحاکم است .بنابراین آنچه بی خدایان برعلم تکیه میزنند غافلند که خداوند آنان خودعلیم بالذات است ...... -
آیا دین باعلم سازگار است؟
آیا دین باعلم سازگار است؟ به نام خدا این سوال بصورت دیگری هم در علم کلام آمده است. آیا عقل و دین با هم سازگارند؟ پاسخ روشن وصریح در مورد این دوسوال بشرح زیر است. اولا باید دین وعلم وعقل را شناخت ثانیا دین وعلم وعقل چیزی جدای از روحانیت دینی عالم وعاقل است اگر دراین دومورد دقت نشود هرگز پاسخ روشنی دریافت نمیگردد چه هزاران دین وآئین در جهان موجود است .کدامیک ملاک بحث ماست؟ و مباحث علمی بصورت نظریات وفرضیات وجوددارد کدامیک ملاک است؟ ادیان قلابی وناقص ونظریات بی پایه واساس علمی ملاک بحث مانیست. در میان ادیان آنچه در مسیر درست قرار دارد یکتاپرستی است و ادیان یکتاپرستان در یک خط مستقیم ازآغاز تا انجام وجوددارند که آخرین آنها کاملترین آنهاست وباعتقاد بنده اسلام اهلبیت ودر مورد نظریات گوناگون علمی تا به نتیجه ثابت شده نرسد قابل اعتنا نیستد . بنابراین هرآنچه علم امری را اثبات کرده باشد صددرصد منطبق با دین اهلبیت است چرا که دین اهلبیت برآمده از دانش مطلق است . وهرآنچه دین اهلبیت بیان کرده است اگر قابل اثبات علمی نیست قابل ردهم نیست تا زمانیکه علم مشخصا در مورد آن نظر قطعی دهد که بازهم منطبق با دانش است ......